درمان هاي مکمل در کاهش استرس

استرس در سال 1896توسط والتر .بي کنون (1871-1945)براي اولين بار مورد بررسي و تحقيق قرار گرفت .((کنون)) از اشعه xو دستگاهي به نام فلورسکوپ براي بررسي دستگاه گوارش سگ ها استفاده کرد.اوپس از بررسي هاي بسيار متوجه شد که در حين بروز استرس در سگ ها ،عمل گوارش قطع شده ،وباعث تحريک و آزاد شدن هورمون آدرنال در کل بدن مي شود .

براساس اين يافته ها،((کنون))آزمايشهايش را وسعت دادوموضوع تعادل و توازن هورموني دربدن را مطرح کرد.

هانس سلي،يکي از دانشمندان کانادايي (1907-1982)هم عصر او،در بررسي هايي که انجام داد متوجه شد که عدم تعادل هورموني نقش مهم وموثري در اکثر بيماراني که دچار درد ها و بيماري هاي مزمن هستند ،دارد.سلي براي بررسي اين فرضيه ،تعدادي موش را در معرض عوامل توليدکننده استرس مثل گرما ،صدا ،سم و شوک قرار داد.اين عوامل باعث تغيير اندازه غدد داخلي موش ها شد .به عنوان مثال غده تيموس و غده هاي لنفاوي آنها کوچک تر شدودر اکثر آنها زخم معده مشاهده شد.سلي بعد از اين آزمايش واکنش هايي که در بدن به دليل وجود استرس نمايان مي شود را به سه دوره ي هشدار ،مقاومت وخستگي تقسيم کرد.علاوه براين سلي ثابت کرد که کنترل استرس به واسطه ترشح هورمون کورتيزول ازقشرغددآدرنال ميسراست.

استرس حاصل عکس العمل انسان درمقابل فشارهاوتعرض هاي محيط بيرون برتوانايي ها و استعدادهاي او و هرآنچه سلامت وآرامش اورابه خطربياندازد،است.

انسان ها به دليل وجودتوانايي ها واستعدادهاوسلامت عمومي متفاوت،درمقابل اين تحريکات به شيوه هاي مختلفي عکس العمل نشان مي دهند.

ضريب خطردراسترس و بيماري هايي که استرس موجب آن مي شودبه شخصيت فرد،ورابطه اوبااجتماع وباخودش ارتباط پيدا مي کند.نشانه هاي اين وضعيت شامل از دست دادن کنترل ويا ناتواني کنترل محيط اطراف ويا ناتواني در روابط اجتماعي با ديگران است.افرادي که از نظر شخصيتي به ديگران وابسته اند (مثل کودکان وکهنسالان)وياافرادي که ازنظراجتماعي شرايط نامساعدي دارند(به جهت نژاد،جنس،تحصيلات وعواملي ازاين دست )بيشتردرمعرض پيدايش استرس و بيماري هاي ناشي ازآن قرار دارند.

ازفاکتورهاي ديگري که خطربروزبيماري هاي ناشي از استرس راافزايش مي دهد،مي توان از درماندگي ،نوميدي،ترس وعصبانيت بيش از حد و بدگماني يا آزار رساندن به ديگران نام برد.

علت ها:استرس درنتيجه حس تهديدوناامني براي فرديانزديکانش ايجادمي شود.به اعتقادمحققان بروزدرجاتي ازاسترس به جهت وجودتغييرات اجتناب ناپذيردرزندگي ومحيط اطراف،ازلحاظ جسمي،اجتماعي وروحي تاحدودي طبيعي است.وقايع شادي آوروخوشحال کننده دربه وجودآوردن استرس همانقدرتنش زا هستندکه وقايع بد و نگران کننده.

امروزه ثابت شده که80تا90درصدبيماري ها رابطه نزديکي بااسترس وفشارهاي ناشي ازآن دارند.درتحقيقي که به تازگي دردانشگاه wisconsinوکالجking لندن انجام شده،دانشمندان به اين نتيجه رسيده اند که استرس هاي کوتاه مدت وبلندمدت به واسطه عوامل وراثتي به افرادبعدي خانواده منتقل مي شودوآسيب پذيري هايي که بواسطه استرس ايجادمي شوندبه ديگران سرايت مي کند.

حادثه 11سپتامبر2001،بمب گذاري هاي مختلف درمراکزعمومي درخاورميانه ،تهاجم امريکابه عراق ،حمله بي رحمانه رژيم صهيونيستي به کشورلبنان و...همگي ازجمله عواملي هستندکه تاثير بسيار زيادي برزندگي مردم داشتندوازجمله عوامل توليدکننده استرس شناخته شده اند.همين وقايع کافي است تاعلاوه برتوليداسترس براي افرادي که شاهداين صحنه هاي ناگواربوده اندبراي افرادي که خواننده ويابيننده اين وقايع از طريق روزنامه يا تلويزيون وديگر رسانه هاي خبري هستند،سطوح مختلفي از استرس را فراهم کند.

استرس که مردم اين کشورها به واسطه مشاهده مستقيم اين وقايع متحمل مي شوندبرابربااسترسي است که ديگر افراد در راههاي دوريانزديک باشنيدن وديدن اين اخبارمتحمل مي شوندبااين تفاسير،بديهي است که تاثيرات مخرب و منفي حملات تهاجمي رابرسلامت انسان درک کنيم .تاثيرات مخربي که براي نمايان کردن خودنياز به گذشت زمان دارند.واين مسئلهاي است که دانشمندان مشغول بررسي آن هستند.

نشانه ها:نشانه هاي بروزاسترس جسماني ويارواني است.استرس هاي ناشي از بيماريهاي جسمي مثل سندرم روده تحريک پذير،حمله هاي قلبي وسردردهاي مزمن،نتيجه استرس هاي بلند مدت وحساسيت هاي بخشي از سيستم عصبي بدن است که وظيفه تنظيم ضربان قلب،فشار خون وسيستم گوارشي بدن رابرعهده دارند.

استرس هايي که به بيماريهاي رواني مرتبط اند،

نتيجه عکس العمل هاي نامناسب درمقابل موقعيت هاي مختلف درزندگي است.وقايعي ازقبيل ازدواج،تکميل تحصيلات،بهم خوردن روابط عاطفي باديگري،طلاق پدريامادر،ازدست دادن کارويابازنشستگي.

تشخيص:وقتي پزشکان به اين نکته ظنين مي شوند که علت بيماري مراجعه کنندشان،استرس است،شرحي ازوقايع واتفاقاتي که درطول زندگي براي بيمارافتاده رامي گيرند.مسايلي ازقبيل مشکلات خانوادگي ،مشکلات محل کاروبيماري هاي ديگري که احيانا فردبه ان مبتلاست.دراين حالت روانپزشکان به ارزيابي شخصيت بيمارمي پردازند،تادليل ومنبع بوجودآورنده استرس راپيداکنند.براي اين منظورفهرست بزرگي ازتست ها موجود است که بواسطه آن روانپزشکان مي توانند علت بروزاسترس رادربيمارکشف کنندوهمين طور راه حل هايي که بيمابراي کنارآمدن بااسترس درخودبوجودآورده است .بيماري هايي که ناشي ازاسترس هستند درملاقات اول توسط روانپزشک شناخته مي شوند.دراين حالت پزشک مي بايست دقت بالايي داشته باشد تا ناهماهنگي و ناسازگاري هاي هورمون هاو اضطراب هاو استرس ها راازهم تميز دهند.



منبع: مجله