کم اشتهایی روانی
با غربی شدن شيوه ی زندگی، ما شاهد گسترش بعضی از اختلالات روانی از جمله اختلالات تغذيه (Eating disorders) هستيم. در اين شيوه زندگی، ظاهر افراد، ريخت اندام و همچنين لاغری ارزش زيادی دارد. اختلالات تغذيه شامل زير مجموعه هايی می شود که مهمترين آنها روان بی اشتهايی و پر اشتهايی روانی (bulimia nervosa) است.
در کاپلان و سادوک ۲۰۰۳، بی اشتهايی روانی (anorexianervosa) با رفتار ارادی و هدفدار معطوف به کاهش وزن،اشتغال ذهنی با کاستن از وزن، الگوهای خاص در مدارا با غذا، ترس از افزايش وزن، آشفتگی تصوير تن (body image) و قطع قاعدگی مشخص است.
روان بی اشتهايی اختلالی است که معمولآ پس از تصميم فرد برای کاهش مقداری از وزن خود و يا در پی يک رويداد تنيدگی زا مانند: جدايی والدين، دور شدن از خانه و يا يک شکست شخصی بروز می کند. اين اختلال معمولآ‌ ۳ تا۶ ماه پس از آغاز يک رژيم غذايی آغاز شده و با سه مشخصه روان بی اشتهايی، لاغری و توقف عادت ماهيانه در زنان استقرار می يابد.
لاغر شدن هدف اصلی روان بی اشتها را تشکيل می دهد؛ اما ريشه آن ترس از چاقی يا تسليم شدن در برابر تمايل فزاينده نسبت به غذا و بطور کلی از دست دادن مهار خود در مورد اندازه و شکل بدن است؛ به همين جهت به اين اختلال، چاقی هراسی نيز می گويند. اين افراد با وجود لاغر بودن (کمتر از ۸۵٪ وزن مورد انتظار يا ناتوانی در افزايش وزن در خلال رشد) همچنان خود را چاق می پندارند و ترس شديد از فربه شدن دارند. اين افراد شکل بدن خود را ناارزنده سازی می کنند خود را فاقد جاذبه می دانند و تقريبآ نيمی از آنها به بيشتر سنجی اندازه های بدن خود مبادرت می کنند.
يکی از نشانه های اصلی بی اشتهايی روانی (حتی قبل از لاغری) قطع قاعدگی است. همچنين يکی ديگر از نشانه، فزون کنشی (hyperactivity) مفرط است که هم جنبه جسمی و هم عقلی دارد. از لحاظ جسمی، فعاليت شديد بدنی که می تواند جنبه رقابت آميز داشته باشد، قرار گرفتن در معرض سرما با پوشش کم و حمامهای آب سرد و از لحاظ عقلی می توان به رقابت و سلطه و بالا بردن بازده تحصيلی بدون خلاقيت و بدون انعطاف اشاره کرد.
اين افراد دلمشغولی زيادی نسبت به غذا دارند و وقت زيادی را صرف مطالعه و فکر کردن در مورد غذا و برنامه ريزی برای غذای محدود خود میکنند و حتی محتوای بسياری از خوابديده های آنها را تصاوير غذا و خوردن تشکيل می دهد. اين افراد رفتار غريب نسبت به غذا نشان می دهند. در تمام قسمت های خانه انواع غذاها را پنهان کرده و هميشه در جيب يا کيف خود شکلات و شيرينی دارند. اين بيماران انعطاف ناپذير و کمال طلب هستند و شکايت جسمی متعددی از جمله ناراحتی فوق المعدی(epigastric) در آنها شايع است. دزدی وسواس گونه (شيرينی و مسهل) شايع است و همچنين در اکثر آنها کاهش ميل جنسی وجود دارد.
اين افراد مشکلات متعدد شخصيتی و همچنين مشکلات جسمانی از جمله: کاهش حرارت بدن، کاهش فشار خون، لرزش بدن، کاهش مواد معدنی استخوان، کندی ضربان قلب و... که گاهی منجر به مرگ می شود. پوست زبر و خشک شده و ترک می خورد. پهنه صورت چروکيده، پستانها پژمرده و ناخنها شکننده می شود. انتهای دست و پاها سرد و کبود شده و موها شکننده شده و  می ريزد و در برخی موارد موهای نازکی روی شکم و انتهای دستها ، پاها و صورتشان می رويد.
انواع
به دو نوع تقسيم می شود:
1- ريخت محدود کننده(Restricting type): فرد در ابتدا مواد شيرين و غذاهای چاق کننده را حذف می کند و تنها مواد پروتئين دار و کم کالری مصرف می کند و بعد مواد ديگر را حذف و مقدار مصرف کالری روزانه را به ۶۰۰ تا ۸۰۰ می رساند؛ لذت غذا خوردن را از دست می دهد و بدون تغيير در رژيم غذايی خود، توانايی مهار خود را با دنبال کردن لاغری ادامه میدهند.
2- ريخت پرخوری دوره ای/ تخليه ای(پاکسازی يا دفع تحميلي؛purging type): در دوره های روان بی اشتهايی، شخص به طور منظم دست به پرخوری می زند و بعد دست به اعمال جبرانی مثل: استفراغ، سوء استفاده از ملين، مدر و مسهل و يا تنقيه می زند.
علل
امروزه متخصصان بالينی اعتقاد دارند که عوامل متعددی می تواند فرد را در معرض خطر اختلالات تغذيه قرار دهند. از جمله: روابط مادر- کودک، تعارضهای حل نشده دوره کودکی، حفظ وابستگی و عدم رسيدن به استقلال، فشارهای فرهنگی-اجتماعی، چارچوب محيط خانوادگی، عوامل زيست شناختی و اختلالات خلقی.
شيوع
۹۰ تا ۹۶٪ بيماران مبتلا به اختلالات خوردن را زنان تشکيل می دهند و شيوع آن ۱۰ تا۲۰ برابر در زنان بيشتر از مردان است و حدس زده می شود ۵/. تا ۱٪ دختران جوان به آن مبتلا هستند.
منبع: http://senohe.blogfa.com/