بهداشت عمومي چيست؟

بهداشت عمومي با ميزان سلامت و بيماري در جمعيت ارتباط دارد. براي مثال بهداشت عمومي مكمل امور مربوط به داروسازي، پزشكي و پرستاري براي سلامت فرد فرد بيماران است. هم چنين سلامت همگاني با آموزش سلامتي در جامعه ارتباط دارد. شناختن نيازهاي اوليه براي سلامت جامعه و ترويج سياست هايي كه باعث توسعه و ترفيع تندرستي در جامعه مي شود، از جمله اين آموزش ها است. انتخاب ارگان هاي آگاهي دهنده بر اساس نيازهاي مشترك مردم، بخشي از حركت در جهت بهداشت عمومي است. به طور مثال، مديريت دارويي شامل: كاهش آسيب ها و صدمات، سرويس دهي مناسب و كارآمد و قيمت گذاري صحيح، نيازمند توسعه و ترفيع است. بسياري از ادارت منطقه اي بهداشت وسلامت همگاني، وظيفة بازديد و مرور برنامه هاي آموزشي و بهداشتي سلامت را به عهده گرفته اند. بعضي از اين ادارات، مسؤول رسيدگي به برنامة بهداشت عمومي محلي هستند. از آن جا كه حمايت از سلامت همگاني مي تواند شرايط بهتري را براي مراقبت هاي اوليه گروه ها و مسؤولين فراهم سازد، لذا ادارات منطقه اي بهداشت، نياز براي توسعه، گسترش و كسب مهارت هاي سلامت و بهداشت عمومي در تمام سطوح را مطرح مي نمايند. اين مسايل براي انجمن هاي داروسازي، به معناي استفاده از مهارت هاي جديد و سنتي داروسازان در شناخت نيازهاي انجمن هاي مختلف محلي است. براي دستيابي به اهداف مطرح شده در فوق، انجام كارهاي زير ضروري است:

1. توسعه و گسترش فرهنگ بهداشت عمومي.

2. درك و پذيرش مهارت هاي داروسازان در جهت دستيابي به سلامت همگاني.

3. توافق پيرامون اولويت هاي ضروري و نقش داروسازان در بهداشت عمومي.

4. شناسايي داروسازان بومي و آگاهي از مهارت هاي آن ها و آموزش و گسترش اين    مهارت ها در جهت توسعه بهداشت همگاني.

5. شناسايي مهارت هاي مسؤولين محلي به منظور تقسيم وظايف آن ها با داروسازان بومي.

براي اثبات نقش بهداشت همگاني در سلامت جامعه، روش هاي نويني مورد نياز است كه اين روش ها شامل روش هاي جديد مديريت بهداشت مي باشد كه دولت هاي محلي و گروه ها و عوامل ديگر را در بر مي گيرد. داروسازان سهم زيادي در مديريت بهداشت داشته و توانسته اند باعث توسعه و گسترش بهداشت و سلامت در جامعه شوند. هم چنين ناهماهنگي در بين گروه هاي ذي مدخل در آموزش بهداشت همگاني نيز توسط داروسازان از بين رفته است. داروسازاني كه در طرح آموزش بهداشت همگاني انتخاب مي شوند، بايد طوري عمل كنند كه در قبال تغييرات انجام شده در برنامه ريزي ادارات نظارت بهداشت پاسخگو بوده و هم چنين جوابگوي تحولات ايجاد شده در قوانين انجمن داروسازان در رابطه با بهداشت همگاني باشند.

نقش دولت محلي و ديگر عوامل مؤثر در اجراي طرح بهداشت همگاني

راه هاي جذب داروسازان در مواقع ضروري و در طرح هاي توسعه سلامتي نيازمند بازبيني فوري و ضروري است. طرح هاي توسعه سلامتي، بايد در رسيدن به اهداف سلامت و بهداشت همگاني، گسترش و پيشرفت سلامت و هم چنين تشخيص به موقع بيماري ها تعيين كننده باشند. در اين رابطه، شبكه هاي بهداشت محلي، از جمله شبكه داروخانه اي نيازمند انجام كارهاي ابتكاري و مناطقي هم چون مناطق فعال سلامتي و منطق فعال آموزش و پرورش در زمينه توسعه بهداشت هستند. به منظور گسترش شبكه هاي سلامتي و توسعه آموزش بهداشت همگاني بايستي تشكيل شود تا در موقع لزوم و در شرايط حساس هم چون پيدايش اپيدمي هاي فصلي و غير فصلي و هم چنين در زمان پيدايش حوادث غير مترقبه بهداشتي مانند آلودگي ناگهاني شبكه آب محلي، مردم را نسبت خطرات مسأله آشنا و نسبت به حفظ سلامتي شان آگاه سازند. ستاد مورد اشاره شامل انجمن هاي محلي داروسازان، بهداشت مدارس، پزشكان عمومي، مأموران بهداشت، معلمين بهداشت مدارس، پزشكان عمومي، مأموران بهداشت منطقه اي و ديگر مأموران دولتي و گروه هاي داوطلب كه داراي مهارت لازم باشند، خواهد بود. اين ستاد همان گونه كه اشاره شد نقش محوري در آموزش بهداشت همگاني و گسترش آن دارد. نقش داروسازان در اين ستاد، نقشي كليدي بوده و دولت محلي و ديگر عوامل مؤثر بايستي مردم را نسبت به اين نقش آگاه سازند. هم چنين مربيان و راهنمايان بهداشت عمومي نيز بايستي به نقش داروسازان در اين زمينه آگاهي لازم را كسب كنند تا در همكاري آن ها خللي ايجاد نشود.

اقدامات و فعاليت هاي لازم در جهت پياده كردن بهداشت عمومي

اعمال بهداشت عمومي و آموزش هايي كه در اين زمينه بايد انجام شود، تلاش مأموران بهداشتي را در تمامي مناطق طلب مي كند. البته كارهايي كه در جهت توسعه و گسترش بهداشت و سلامتي صورت مي گيرد ممكن است آفاتي را نيز به همراه داشته باشد. اين آفات شامل تبعيض، درمان ناقص، فقر مردم، آلودگي هاي مضاعف، نبود مسكن و كمبود تحصيلات در بين مردم جامعه مي باشد.

فعاليت هاي لازم براي پياده كردن بهداشت عمومي عبارتند از:

1. شناخت نيازهاي لازم براي حفظ سلامت عمومي.

2. طراحي برنامه هايي براي گسترش و توسعه سلامتي و هم چنين ارتقاء سطح سلامتي در جامعه. در اين رابطه اقداماتي پيرامون گسترش داروهاي ضد بارداري، جلوگيري از مصرف سيگار و انجام آزمايش هاي تشخيص زود هنگام، مؤثر خواهند بود.

3. ارزيابي و سنجش امكانات مؤثر در حفظ سلامتي و پذيرش به موقع بيمار.

4. گسترش محيط هاي سالم، كنترل بيماري هاي واگير و جلوگيري از حوادث فيزيكي  مخاطره انگيز سلامتي، درمان شپش سر، مالاريا، سل و آموزش هاي لازم براي جلوگيري از عود   آن ها وهم چنين رفع كمبود داروهاي ضروري.

5. تحقيق پيرامون اتيولوژي وتوصيه هاي وسيع وفراگير دارويي به مسؤولان امور بهداشتي جامعه، تجهيز اتاق هاي عمل و قسمت هاي ديگر بيمارستان ها، ممانعت از بروز بيماري هاي مختلف و بالاخره تشخيص به موقع بيماري و درمان آن.

ارزيابي تغييرات سلامتي جامعه از طريق سياستگذاري ها و تصميمات مختلف بايد صورت گيرد. اين تصميمات بايد علاوه بر عوامل اقتصادي، اجتماعي، محيطي و ارثي مؤثر بر سلامت جامعه، عوامل ديگري را نيز كه در تغييرات بهداشت عمومي مؤثرند را در برگرفته و مورد توجه قرار دهد.

نقش داروخانه هاي محلي و به تبع آن داروسازان شاغل در آن ها در تجهيزات اتاق هاي عمل و انجام جراحي ها مؤثر بوده و موفقيت درمان بيماران و از جمله اعمال جراحي هاي محلي، به فعاليت داروخانه ها و داروسازان بستگي زيادي دارد.

كلام آخر اين كه داروسازان بايستي به نقش خويش در گسترش سلامتي جامعه واقف بوده و در طرح هاي توسعه بهداشت همگاني به عنوان حركتي ملي، گام هاي مؤثري بردارند. اين مسأله هم براي انجمن هاي داروسازان مهم است و هم داروسازان را در جامعه اي كه مشغول خدمت هستند داراي جايگاه ويژه اي خواهد ساخت.

منبع

Boorman G, Surinderkalsi, Imran Khan and patel H. The pharmaceutical Journal. 2001; 266: 572.