اثر حاملگي بر صرع
اغلب خانمهاي مبتلا به صرع حاملگي هاي بدون حادثه را پشت سر مي گذارند. اثر حاملگي روي فركانس حملات مي تواند متغيير باشد. به موجب منابع مختلف 15 تا 50 درصد بيماران در طول  حاملگي افزايش فركانس حملات و تقريبا در 25 درصد بيماران كاهش فركانس حملات ديده مي   شود در حالي كه در درصد قابل توجهي از خانمها تغييري در فركانس حملات در دوران حاملگي ايجاد نمي شود. در مروري از 27 مطالعه كه روي 2165 خانم حامله مبتلا به صرع انجام شده ، در  24 درصد بيماران افزايش فركانس حملات ، در 23 كاهش فركانس حملات و در 53 درصد بيماران تغييري در فركانس حملات مشاهده نشده است. سن بيمار ، نوع حمله ، رژيم  AED يا فركانس حملات در دوران قبل از حاملگي نمي توانند پيشگويي كننده تغييرات احتمالي در فركانس حملات براي يك خانم حامله باشند. محققين نتيجه گيري كرده اند كه خانمهايي كه قبل از حاملگي كمتر از يك حمله هر ماه 9 ماه داشته اند در طول حاملگي با خطر افزايش فركانس حملات روبه رو نخواهند بود. بر عكس خانم هايي كه قبل از حاملگي بيش از يك حمله در ماه داشته باشند در دوران حاملگي افزايش فركانس حملات خواهند داشت. به علاوه بعضي از محققين گزارش كرده اند كه داشتن سابقه حملات مكرر قبل از حاملگي و بيماران مبتلا به اپي لپسي فوكالي ، در طول حاملگي بيشتر با خطر افزايش فركانس يا كثرت وقوع حملات روبه رو مي شوند محققين ديگر اين نتيجه گيري را تاييد نمي كنند. اخيرا  Sabers و همكارانش دريافته اند كه 21 درصد از 151 حاملگي در 124 خانم مبتلا به صرع ، در طول حاملگي افزايش فركانس حملات داشته و اين افزايش به نوع حمله بستگي ندارد. تصور مي شود كه در بعضي از بيماران مصروع حامله عوامل متعددي در افزايش فركانس حمله ايفاي نقش مي كنند كه شامل عدم تبعيت از رژيم درماني ، افزايش تهوبه ريوي ( كه موجب آلكالوز جبراني خفيف مي شود ) ، هيپوكالسمي ترقيقي ، كم شدن سديم و منيزيم خون ، استرس عاطفي ، كمبود خواب ، تغيير در حركات دستگاه گوارش ، تهوع و استفراغ و تغييرات كبدي مي باشند. در بعضي از مدلهاي حيواني استروژنها از طريق كم كردن آستانه تشنج و افزايش شدت حملات ، اپي لپتوژنيك ( صرع زا ) هستند. به علاوه مطالعات حيواني نشان داده كه افزايش شدت غلظت گونادوتروپين مي تواند باعث افزايش فركانس تخليه هاي گهگير در مغز شود. استروژن با افزايش تحريك پذيري ،گيرنده  GABA A را تحت تاثير قرار مي دهد در حالي كه پروژسترون اثرات مهاري دارد. بنابراين حاملگي هم چنين بلوغ ، سيكل قاعدگي و يائسگي همگي مواردي هستند كه فعاليت حمله اي را تغيير مي دهند.
كمبود خواب و استرس عاطفي مي توانند حملات را افزايش دهند. به طور كلي حاملگي مي تواند باعث كمبود خواب شود زيرا خانمها بعلت درد عضلاني اسكلتي احساس ناراحتي مي كنند. به علاوه حاملگي همراه با فشار عاطفي و اضطراب است ، چون مادران تازه براي حوادث تغيير دهنده زندگي آماده مي شوند. يكي از مهم ترين عوامل كه فركانس حملات را در حاملگي تحت تاثير قرار مي دهد تغيير در غلظت خوني  AED است. غلظت خوني نرمال  AEDs در دوران حاملگي كم مي شود. بيشتر خانمها به خاطر ترس از تاثير سوء داروي ضد صرع روي جنين خود و يا به علت ترس از اين كه دارو تهوع يا استفراغ ايجاد كرده يا آنها را تشديد كند. از رژيم درماني توصيه شده كمتر تبعيت مي كنند.
ممكن است در حاملگي كاهش جذب  AEDs وجود داشته و باعث كاهش غلظت خوني دارو شود. استفراغ شديد جذب دارو را آسيب مي زند. به علاوه ، افزايش مصرف كلسيم و داروي ضد اسيد در حاملگي  ميتواند جذي داروهاي ضد صرع را كاهش دهد. افزايش حجم توزيع و افزايش در كليرنس كليوي مي تواند غلظت خوني دارو را كاهش دهد. مصرف مكمل اسيد فوليك كه معمولا در دوران حاملگي تجويز مي شود مي تواند با افزايش آنزيم هاي كبدي كه منجر به افزايش متابوليسم  AED مي شود غلظت داروهاي ضد تشنج را در خون كاهش دهد. توجه به اين نكته مهم است كه گرچه غلظت توتال  AED تقريبا در همه خانمها در دوران حاملگي كم مي شود ،  در اكثريت اين خانمها فعاليت حمله زياد نمي شود كه علت آن اين است كه در حاملگي غلظت آلبومين خون كم مي شود و در نتيجه درصد داروي آزاد افزايش مي يابد. از آنجايي كه اكثر آزمايشگاه هاي اندازه گيري كننده غلظت داروها در خون ، غلظت توتال داروها را اندازه گيري مي كنند بايد قبل از اقدام به تغيير در دوز داروها ، وضعيت باليني بيمار بررسي شود. كاهش در غلظت توتال پلاسمايي يك  AED ، به طور اتوماتيك بيانگر اين نيست كه بايد دوز داروي ضد صرع را افزايش داد. بايد در نظر داشت كه غلظت داروي آزاد است كه كنترل حملات و اثرات روي سيستم عصبي مركزي را اعمال مي كند.
اگر بيمار حامله عاري از حمله باشد بعضي از متخصصين زنان غلظت  AED را هر سه ماهه اندازه گيري مي كنند. هر وقت بيماري نشانه هاي مسموميت دارويي نشان دهد حتي اگر غلظت خوني توتال دارو پايدار باشد بايد دوز دارو كاهش داده شود زيرا ممكن است غلظت داروي آزاد افزايش يافته باشد. چهار تا پنج نيمه عمر طول مي كشد تا پس از تغيير دوز غلظت پايدار جديد برقرار شود ، لذا پزشك بايد از اندازه گيري غلظت خوني زودتر اجتناب كند. وقتي غلظت خوني دارو اندازه گير شود و خون گيري درست قبل از مصرف دارو انجام گيرد تا غلظت تراف اندازه گيري شده باشد. و بالاخره ، ذكر اين نكته مهم است كه ممكن است غلظت خوني  AEDs به علت كاهش كليرنس كليوي و حجم توزيع در طول چند هفته اول پس از زايمان افزايش سريع داده باشد. به علاوه ، پس از زايمان تبعيت ما در براي استفاده از دارو زيادتر مي شود زيرا ترس از خطر عوارض جانبي براي جنين منتفي شده است. بنابراين ، به ويژه اگر در دوران قبل از زايمان ، دوز دارو افزايش يافته باشد پس از زايمان ممكن است نياز به كاهش سريع دوز دارو وجود داشته باشد.


اثر صرع بر حاملگي 2
اگرچه اكثريت خانمهاي مبتلا به صرع حاملگي هاي بدون مخاطره اي را خواهند داشت ولي از بعضي از مطالعات در خانمهاي مبتلا به صرع در مقايسه با گروههاي كنترل نتايج بد حاملگي گزارش شده است. اين نتايج سوء شامل زايمان زودرس ، تولد بچه با وزن كم ، دور سركوچك تر ، تولد نواد مرده ، شاخص آپگار كم ، پرده اكلامپسي ، زايمان با سزارين ، نقص هاي مادرزادي و مرگ و مير نزديك زايمان مي باشند. خانم هاي حامله مبتلا به صرع كه از داروهاي ضد صرع استفاده مي كنند به جاي 2 الي 3 درصد احتمال وقوع ذكر شده براي خانمهاي عادي ، ميزان ناهنجاري مادرزادي 4 تا 8 درصد مي باشد. هم چنين خطر نقص هاي مادرزادي جزيي نيز دو برابر مي شود.
فرض بر اين است كه علاوه بر مصرف  AED  عوامل ديگري مثل حملات مارد ، ارثي بودن صرع مارد ، تروماي فيزيكي ضمن حملات ، وضعيت اجتماعي ـ اقتصادي نامطلوب مسؤول افزايش ميزان نقص هاي مادرزادي هستند. با وجود اين ، اغلب محققين عقيده دارند كه حملات مارد در طول حاملگي اثري روي كثرت نقص مادرزادي بچه هاي اين مادرها ندارد. توافق عام بر اين است كه مسؤول اصلي براي نتايج سوء حاملگي در مادران مبتلا به صرع ،به ويژه افزايش نقص هاي مادر زادي در جنين AEDs مصرف شده در درمان صرع مي باشد نه خود صرع.