عدس

در كتب فارسي (مرجومك ) ، (نشك )، (نرسك ) ، (عدس ) ، و در كتب طب سنتي و يه عربي (عدس ) نام برده مي شود . به فرانسوي Lentille و Lentille commune  و به انگميسي Lektil گفته مي شود . گياهي است از خانواده ي Leguminosae تيره ي فرعي Papilionaceae نام علمي آن . Lens culinaris Medic و مترادف آن . Ervum lens L و Lens esculenta Moench .از طرف گياه شناسان مختلف نامگذاري شده است .

مشخصات

گياهي است علفي يك ساله ، ارتفاع بوته ي آن كم و در حدود يك وجب . برگهاي آن مركب و متشكل از 14 ــ4 برگچه كه در انتها ي آنها پيچك ديده مي شود . برگ چه هاي ان سبز باريك كوچك . گلهاي آن كوچك به رنگ سفيد با رگه هايي به رنگ بنفش و شبز . ميوه ي آن غلاف كوچكي است  كه در هر غلاف معمولا 2 دانه عدس قرار دارد (به ندرت كمبر و يا بيشتر ). عدس به حالت وحشي و خودرو در مناطق اسيايي غربي و يونان و ايتاليا وجود دارد و در تمام مناطق مديترانه اي كاشته مي شود . در ايران در اغلب مناطق كاشته مي شود و به طور عمده كشت دو واريته ي آن معمول است .

1 . عدس دسمي Lektille commune مانند عدس قزوين  كه دانه ي آن گرد و نسبتا درشت و پهن و مسطح به قطر 7ــ6 ميلي متر و رنگ آن نخودي روشن است و در قزوين ، كرمان ، بم ، بوشهر ، ميناب و سر باز كاشته مي شود .

2. عدس ريز يا عدس قرمز مانند عدسي كه بيشتر در مناطق غرب ايران و همدان و كرمانشاه كاشته مي شود . دانه هاي آن ريز به رنگ قرمز كروي شكل و از نظر زمان كشت نيز عدس دو قسم است ، عدس زمستانه و عدس بهاره . در ايران عدس رسمس را معمولا در اوايل بهار مي كارند و پس از چند ماه در تير ماه مي رسد و بر داشت مي كنند.

عدس به طو روحشي نيز در مناطق مختلف ايران مي رويد كه اي را عدس بري گويند .

تركيبات شيميايي

از نظر تركيبات شيميايي در عدس وجود 1% ميلي گرم ارسنيك در هر 100 گرم دانه ي خشك گزارش شده است . در دانه ي عدس لعاب و در حدود 6/22 در صد پروتئين وجود دارد .

عدس منبع غني از ويتامين هاي گروه B مي باشد . و مواد معدني موجود در آن نيز قابل توجه است .

در هر يك صدم گرم عدس خشك خام مواد زير موجود است :

كمسين 79 ميلي گرم ، فسفر 377 ميلي گرم ، آهن 8/6 ميلي گرم ، پتاسيم 790 ميلي گرم ، ويتامين A 60 واحد بين المللي ، تيامين 37/0 ميلي گرم ، رايبو فلاوين 22/0 ميلي گرم و نياسين 2 ميلي گرم .

در هر صد گرم عدس پخته مواد زير موجود است :

كلسيم 25 ميلي گرم ، فسفر 119 ميلي گرم ، آهن ½ ميلي گرم ، پتاسيم 249 ميلي گرم ، ويتامين A 20 واحد بين المللي ، تيامين 07/0 ميلي گرم ، رايبر فلاوين 06/0 ميلي گرم و نياسين 6/0 ميلي گرم .

خواص ــ كاربرد

طبيعت عدس از نظر حرارت معتدل ولي خشك ست . از حكماي طب سنتي آن را گرم مغز ان را سرد مي دانند و لذا اب پوست پختهي ان ملين است و مغز آن قابض مي باشد . از نظر خواص ضاد ارد عدس با اكليل الملك و آب به و روغن گل سرخ براي ورمهاي گرم چشم و دم كرده آن با سركه براي ورمهاي گرم ، مخملك و خنازير مفيداست. غرغره آب عدس پخته براي زخمهاي دهان وگلو و ديفتري نافع است. خصوصا اگر با رب شاه توت پخته شود . خوردن آب عدس پخته براي بيماري هاي ريه و سينه و خوردن پخته ان با سركه مقوي معده و بدون نفخ است ، ولي بدون سركه ان نفاخ است . ضماد ارد آن با عسل براي زخمهاي گود شده و ضمماد ارد خام با پوست ان مخلوط با چند دانه فلفل براي تحليل ورمها و تسكين درد آنها نافع است. دم كرده و پخته عدس با پوست براي تب ابله مفيد است ، بخصوص اگر با سركه يا الغوره مخلوط شود . آش عدس با دوغن بادام براي دوران نقاهت بعد از تبب به منظور اين  كه تب عود نكند مفيد اتس. ضماد آرد عدس با سفيده تخم مرغ براي شقاق پا و با سركه براي شقاقهاي عارض از سرما و ورمهاي سفت و با شراب براي نقرس مفيد است . عدس نفاخ است و دير هضم مي باشد. اسراف در خوردن عدس توليد خون سوداوي مي نمايد وقابض است و غليظ كننده خون است و جريان خون در رگهاي باريك را بطيي مي نمايد و براي اشخاصي كه چشم آنها ضعيف است ديد چشم را كاهش مي دهد واگر با شيريني خورده شود موجب ناراحتي بواسيرو سختي دفع ادرار و بند آمدن قاعدگي وضعف نيروي باه است ، براي احترازاز برخورد بااين عوارض توصيه مي شود كه عدس با روغن كنجد يا روغن بادام  و گوشت چاق و چرب و سركه خورده شود تا درعين بهره گيري از خواص آن با عوارض فوق مواجه نشوند .

در هندوستان عدس را به عنوان مسهل مصرف مي كنند. لعابدار است و درموارد يبوست و ساير ناراحتي هاي روده اي اثر مفيد دارد. عدس پخته را در هر مرهمي براي پاك كردن زخمهاي بد به كار مي برند.