چغندر 
در كتب طب سنتي با نام عربي آن (سلق ) ، (سلق )و (سلق ) آمده است به فرانسوي Beeteو و به انگليسي Beet گفته مي شود . گياهي است از خانواده ي Chekopodiaceae نام علمي آن وBeta Vulgaris L  است .
واريته اي كه براي برگهاي آن كاشته مي شود Beta Vulgaris Var cicla كه به آن Swiss chard  و Chard هم مي گويند .
مشخصات
به طور كلي گياه چغندر چند نوع است :
1. چغندري كه برگ آن مصرف مي شود و معمولا برگ چغندر گفته مي شود به فرانسوي Poiree و به انگليسي Chard گويند .
2. 2. چغندري كه معمولا ريشه ي ان مصرف مي شود و برگ آن جنبه ي علوفه دام دارد و در مصرف عذاي انسان كار برد ندارد و به فرانسوي Betterave گويند سه رقم است :
الف ) چغندر لبو كه ريشه آن غدد گرد و شلغمي شكل است و به رنگهاي سرخ تيره مايل به سياه و يا سفيد مي باشد كمي شيرين است (8 ــ 5 ) قند دارد و به مصرف غذايي به عنوان سبزي مي رسد و با پخته آن به نام لبو خورده مي شود .
ب ) چغندر علوفه اي كه ريشه ي آن دراز حجيم و شيريني آن كم و محصول در هكتار آن زياد و به مصرف آن زياد و به مصرف علوفه ي دامي مي رسد .
ج ) چغندر قند كه ريشه ي ان مخروطي حجيم به رنگ زرد روشن و داراي مقدار زيادي قند است ( 20 ــ 15 ) و از آن در كارخانه جات قند براي قند گيري استفاده مي شود . از برگ تمام انواع چغندر هاي ريشه اي نيز به عنوان علوفه استفاده مي شود .
مشخصات
چغندر گياهي است دو ساله داراي برگ هاي پهن چين دار سبز تيره كه مستقيما از ريشه خارج مي شوند ، ساقه ي گل دهنده در سال دوم يا به طور كلي پس از ديدن يك دوره سرماي زمستانه به گل مي نشيند و ميوه مي دهد . دانه هاي ان در اطراف شاخه ي گل دهنده مي رسند و در هر ميوه چند دانه وجود دارد . ميوه هايي هستند كه فقط يك دانه بيشتر نمي دهند اين نوع را مونوژرم نامند . اين گياه به طور وحشي در مناطق شمال غرب ايران ديده شده است و به طور پرورشي در اغلب مناطق ايران كاشته مي شود .
تر كيبات شيميايي
از نظر تركيبات شيميايي و مواد عامله در گياه و برك چغندر ويتامين B1 و C به  مقدار خوبي يافت مي شود . ريشه غده اي نارس چغندر از نظر مقدار آهن و ويتامينها به خصوص ويتامين A غني تر است .
بررسي  هاي شيميايي ديگري نشان مي دهد كه گياه چغندر داراي ساپوني زيد و فيتوسترول و مواد چرب و بتائين و لوسين و تايروزين و ايزولوسين و آرژي نين و هيتيدين و فنيل الانين و اوراز و سرانجام تايروزيناز مي باشد.
در هر يك صد گرم قسمت قابل خوردن ريشه چغندر لبو مواد زير موجود است :
آب 87 گرم ، پروتئين 6/1 گرم ، مواد چرب 1/0 گرم ، مواد قندي و اسير هيدراتهاي كربن 9/9 گرم ، خاكستر 1/1 گرم ، كلسيم 16 ميلي گرم ، فسفر 33 ميليگرم ، آهن 7/0 ميلي گرم ، سديم  60 ميلي گرم ، پتاسيم 335 ميلي گرم ، وتيامين A 20 واحد بين المللي ، تيامين 03/0 ميلي گرم و رايبوفلاوين 05/0 ميليگرم ، نياسين 4/0 ميلي گرم و ويتامين C 10 ميلي  گرم .
ور هر يك صد گرم برگ چغندر مواد زير موجود است :
آب 91 گرم ، پروتئين 4/2 گرم ، چربي 3/0 گرم، هيدراتهاي كربن 8/3 گرم ، كلسيم 88 ميلي گرم ، فسفر 39 ميلي گرم ، آهن 2/3 ميلي گرم ، سديم 147 ميلي گرم ، پتاسيم 550 ميلي گرم ، ويتامين A 6500 IU ، تيامين 06/0 ميليگرم ، رايبو فلاوين 17/0 ميلي گرم ، نياسين 5/0 ميلي گرم و وتامين C 32 ميلي گرم و كمي اسيد فوليك
خواص – كاربرد
چغندر به طور كلي بند آورنده خون و مقوي معده و براي معالجه اسهال خوني مفيد است. ريشه چغندر را به عنوان مقوي براي زنان به كار مي بردند و معتقد بودند كه در ريشه چغندر هورمنهاي جنسي زن يافت مي شود. در هند وچين شيره برگهاي تازه چغندر براي معالجه اسهال خوني به كار مي رود . در هندوستان از بذر چغندر به عنوان خنك كننده و معرق استفاده مي شود. برگهاي له شده چغندر براي التيام سوختگي پوست به كار مي رود .
ريشه چغندر از نظر طبيعت طبق نظر حكماي طب سنتي ممعتدل است و حرارت آن كمي مي چربد و كمي قابض . نوع سياه آن با قبض بيشتر و نوع سفيد ان محلل است . خواص ان محلل است و بازكنننده گرفتگي ها وانسداد مجاري .خوردن ريشه چغندر شكم را بند مي آورد و نفاخ است و ملين و بهترين قسمتهاي چغندراز نظر دارويي برگ آن است ودمهاي برگ آن از غده ريشهان بهتر ونافع تر است .
خوردن برگ پخته آن براي رفع رعشه و تحريك قواي جنسي نافع  است ، بخصوص اگربرگها با دنباله قرمز رنگ آن خورده شود و اگر با سركه و خردل خورده شود براي باز كردن گرفتگي هاي طحال و تحليل ورم طحال موثر است ودرد كليه و مثانه و امراض مقعد را تسكين مي دهدو آب برگ آن اگر با داروهاي مسهل خورده شود . براي خارج ساختن بلغم كمك مي كند ودرد مفاصل و نقرس را تسكين مي دهد و اگر آب برگ نيم گرم آن را با عسل و روغن بادام مخلوط و چند قطره آن را در گوش بريزند درد گوش را تسكين دهد . ضماد آب برگ نيم گرم آن با ب ارمني براي جلوگيري از ريختن مو استسقا مفيد است و اگر با آب برگ آن و يا با آب برگ پخته آن حقنه شود براي درد روده و بيرون آمدن مقعد نافع است و گذاردن دست و پا در آب پخته برگ آن به طور مكرر براي رفع ترك و شقاق كه در اثر سرما به دست و پا عارض شود مفيداست. ماليدن برگ پخته ان پس از سرد شدن بوي پوتس براي سوختگي آتش و سوختگي دراثر آب جوش و باد سرخ نافع است .
چغندر و برگ آن مضرمعده است و اسرا ف در خوردن آن قي آور وموجب سوزاندن خون است و دل پيچه ايجاد مي كند . از اين نظر بهتر است با عدس پخته شود و با خردل يا آب غوره خورده شود.