اهميت تغذيه در طب سنتي

مقدمه

آن مقدار توجه که در طب اصيل ايراني نسبت به تغذيه و غذا خوردن اصولي و درست به چشم مي خورد در هيچ يک از مکاتب طبي دنيا به چشم نمي خورد .

حکيمان ايران زمين معتقد بودند : «اگر طبيب درمان بيمار خود را از اصلاح غذاي او آغاز نکند گويي بر کشتن وي جرأت يافته است» و اين جمله بسيار هشدار دهنده و تمام کننده است .

نظر معصومين نيز اهميت بي اندازه ي تغذيه را به ما گوشزد مي کند. رسول خدا فرموده : «معده خانه ي تمام دردها و بيماري هاست .» قرآن کريم مي فرمايد : «انظر الي طعامک» که اين "انظر" تفاسير متعددي دارد . از جمله اين که دقت در خوردن وآشاميدن يک "دستور" مهم اسلامي و ديني است .

پيشگيري ، بهداشت و درمان بيماري هاي جسم و روح و روان انسان ها مسير نخواهد شد تا زماني که تغذيه و خودرن و آشاميدن آنان کامل و صحيح نباشد . پس اهميت اين بحث و اين کتاب بيشتر از آن چيزي است که بتوان تصور کرد و در آخر به نظر مي رسد حتي شخصيت ، شعور و معرفت انسان ها نيز بستگي بي حدي به نوع تغذيه ي آنان دارد و اين ضرب المثل عاميانه براي مولف و سيار کارشناسان تغذيه طب سنتي و طب اسلامي کاملاً پذيرفته شده است : «به من بگو چگونه مي خوري و غذاي تو چيست تا بگويم کيستي و چه کاره اي ...»

حضرت امام صادق (ع) مي فرمايد : «غذاي تو ، دواي تو بايد باشد» يعني به گونه اي خوردني ها و آشاميدني ها را تهيه و ميل کنيم که علاوه بر نقش غذايي در بدن عملکرد اصلاحي و دارويي نيز داشته باشد .

«اصلاح تغذيه ، ضرورت زندگي امروز»

انتخاب غذا بر  حسب طبع و مزاج فرد

در طب ايراني تئوري بنياديني داريم به نام اخلاط چهارگانه (سودا و صفرا و بلغم و خون) و نيز مفاهيم سردي و گرمي که اساس اين طب و تمام راه کارهاي بهداشتي و درماني آن بر اين تئوري اخلاط رابعه و سردي و گرمي پيروي مي کند .

هر انساني به طور سرشتي و ژنتيکي داراي طبيعتي است که يا سرد است يا گرم. طبيعت گرم يعني فرد گرمايي است (تحمل گرما را ندارد و هواي خنک براي وي مناسب تر است.) در زمستان لباس کم  مي پوشد . آب زياد مي خورد . ميل به خنکي ها و غذاهاي سرد نظير ماست و خيار و ترشي دارد . در صورت مصرف غذاهاي گرم نظير عسل و خرما و دارچين ، بدن او دچار التهاب شده و ممکن است جوش و خارش و کهير پيدا کند .

صورت او سرخ و دستانش داغ است . پر انرژي است . طبيعت سرد يعني فرد سرمايي است (تحمل سرما را ندارد و هواي گرم براي وي مناسب تر است.) در زمستان لباس زياد مي پوشد . آب کم مي خورد . ميل به گرمي ها و غذاهاي گرم نظير عسل و کنجد ، زنجبيل و شيريني ها دارد . در صورت مصرف غذاهاي سرد نظير ماست ، خيار ، دوغ ، گوشت گوساله ، دچار ناراحتي هايي نظير آبريزش دهان ، پرخوابي ، درد اندام ها و استخوان درد ، سستي عضلات و كسالت و بي حالي و بي حوصلگي خواهد شد . به غير از گرمي و سردي طبيعت خشكي و تري هم داريم . امتزاج خشكي و تري و گرمي و سردي صفات اخلاط چهارگانه را تشكيل خواهد داد .

اخلاط چهارگانه تركيباتي هستند سيال و مايع كه بدين گونه شكل مي گيرند :

غذايي كه ما مي خوريم در كبد تغيير ماهيت داده و فعل و انفعالاتي روي آن صورت مي گيرد و به چهار شكل در مي آيد :

تركيبي قرمز متمايل به زرد به نام صفرا، كه به هضم غذا كمك مي كند ، حركات روده را مي افزايد ، مسير گردش خون در عروق را باز مي كند ، تيزي و حدت ذهن مي دهد و كاركرد مغزي را مي افزايد . صفرا ضد عفونت هاست . صفرا از تمام خلط ها سبك تر بوده و در صدر خواهد ايستاد . تركيب ديگر سرخ رنگ است و نام دم يا خلط خون به خود مي گيرد كه حامل اكسيژن و مواد غذايي به بافتها و سلول هاي بدن است و لايه ي دوم و پايين تر از صفرا خواهد ايستاد . تركيب سوم قرمز صورتي يا قرمز كم رنگ است كه پايين تر از دم (خون) خواهد ايستاد و بلغم نام دارد و وظيفه ي آن تسهيل كار مكانيكي و لغزش مفاصل روي هم تشكيل بافت عصبي و سلول هاي مغزي ، آب ميان بافتي و شبكه هاي لنفاوي مي باشد .

تركيب چهارم قرمز تيره و جگري رنگ است كه سودا نام دارد و پايين ترين لايه و سنگين ترين خلط است . وظيفه طبيعي آن تحريك اشتها ، تشكيل بافت استخواني خواهد بود . صفرا طبيعت گرم و خشك دارد . سودا طبيعت سرد و خشك دارد . دم طبيعت گرم و تر دارد . بلغم طبيعت سرد و تر دارد .

اين اخلاط چهارگانه با يكديگر تعامل و تعادلي دارند كه در مسير گردش خون در جايگاه هاي طبيعي خود به ميزان تعريف شده و متعادل قرار گرفته و وظايف ذاتي خود را انجام مي دهند. مشكل درد و بيماري ها از آن جا آغاز مي گردد كه اين قرار گيري در جايگاه خاص به هم بخورد و يك يا چند خلط وارد جايگاه ديگري شده (خلط نا به جا) و يا اين كه كمتر و بيشتر از حد مورد لزوم در مكاني حضور يابند و يا اين كه كيفيت آن ها ضايع شده و به اصطلاح خلط هاي فاسد و بد تشكيل شود .

در عالم خلقت علاوه بر انسان ها تمام جانداران و حتي موجودات بي جان (گياهان، جمادات ، نباتات ، حيوانات) و حتي رنگ ها و تصوير ها و فضاها و هواها و جغرافياي سرزمين ها و ... داراي طبع و مزاج خاص خود هستند ، كه بحث جداگانه مي طلبد .

هر ماده ي غذايي بسته به طبع و مزاج خود ، وقتي وارد بدن مي شود موجب توليد اخلاط چهارگانه مي گردد . اما يك خلط را بيشتر توليد خواهد كرد . مثلاً كاهو طبع سرد و تر (بلغم زا) دارد و پس از مصرف آن خلط بلغم خون افزايش مي يابد . زنجبيل گرم و خشك است (صفرا زا) و پس از مصرف آن خلط صفراي خون افزايش مي يابد و به همين شكل برنج سرد و خشك (سودا زا) و انگور گرم و تر (خون ساز يا خون زا) است .

فهرستي از غذاهاي گرم و سرد و معتدل (نه گرم و نه سرد) را در اينجا مي آوريم :

اغذيه گرم :

انگور ، سير ، دارچين ، پياز ، زنجبيل ، گلاب ، فلفل سياه ، نارگيل ، گوشت گوسفند ، تره ، نخود ، ريحان ، عسل ، ارده ، خرما ، شيره انگور ، نان گندم ، موز ، زيتون ، قهوه ، گردو ، كدو حلوايي ، فندق ، زيره سياه ، بادام زميني ، زردچوبه ، پسته ، توت ، شلغم، روغن حيواني ، سياه دانه ، انجير ، خربزه ، كنجد ، نمك ، كاكائو ، شكلات ، نبات ، نعناع

اغذيه سرد

ماهي ، آلو ، مرغ ، گلابي ، لوبيا ، شاه توت ، عدس ، توت فرنگي ، اسفناج ، چغندر ، ماست ، ذرت ، خيار ، باقلا ، كاهو ، گوشت گاو ، هندوانه ، گوشت گوساله ، برنج ، گوجه فرنگي ، قارچ ، شكر ، كيوي ، كاسني ، پنير ، باميه ، شير ، چاي ، كشك ، سيب زميني ، بادنجان ، كدو ، مركبات ، زرشك ، نان جو ، آلبالو ، انار ، گيلاس ، سركه ، ماء الشعير ، آب غوره ، آب ليمو ، سماق .

اغذيه معتدل

آب گوشت ، بادام ، سيب ، كرفس .



انتخابهاي مناسب با نوع مزاج

هر كس بسته به طبع و مزاج خود بايد نوع غذاي مناسب حال خود برگزيند و بيشتر آن انواع غذاها را مصرف مي كند . مثالي مي زنيم : فردي كه طبع گرم صفراوي يا دموي دارد بايد غذاهاي خنك و سردي مثل آش انار ، آش آلو ، آب زرشك ، خيار ، مركبات ، و ماست و ... مصرف كند تا گرمي و حرارت ذاتي او تعديل شود و در سلامت و تعادل جسمي و گوارشي به سر ببرد . چنين فردي بايد كمتر گرمي بخورد و هر گاه غذاهاي گرم مصرف كرد بايد به همراه آن اقلام سرد و خنك نيز بخورد والا عوارض گرمي (جوش و خارش بدن، گر گرفتگي ، بي قراري ، كهير ، سوزش ادرار ، سوزش سر دل ، آفت دهان و ...) او را آزاد خواهد داد .

بلعكس فردي كه طبع سرد بلغمي يا سوداوي دارد بايد غذاهاي گرم مصرف كند تا سردي ذاتي او تعديل شود و در سلامت و تعادل جسمي و گوارشي به سر ببرد . چنين فردي بايد كمتر سردي بخورد و هر گاه غذاهاي سرد مصرف كرد بايد به همراه آن اقلام گرم نيز بخورد و الا عوارض سردي (بي حالي و ضعف و سستي بدن ، خواب آلودگي ، نفخ معده ، استخوان درد ، پف آلودگي صورت و ...) او را آزار خواهد داد . به همين دليل در طب سنتي هر غذايي يك مصلح دارد كه سردي يا گرمي غذا را به تعادل مي رساند . مثلاً مصلح برنج ، زيره و مصلح نان ، رازيانه و مصلح گوشت ، پياز و مصلح عدس ، گلپر و مصلح انار ، گلاب و مصلح شير ، هل و گلاب و مصلح مرغ ، زعفران و ... بر شمرده شده است .

جمع بندي اين بحث اين خواهد بود كه اولاً ما بايد مزاج و طبع خود را بشناسيم كه حدود دويست علامت دارد و اگر خودمان اين اطلاعات و تجربه را نداريم از پزشك كارشناس طب سنتي جوياي اين مهم باشيم كه «خودمان را به خودمان بشناسد ». و قطعاً يكي از جنبه هاي بسيار مهم خود شناسي كه مورد تأكيد اسلام ، حكما ، عرفا و فيلسوفان و ائمه معصومين است همين شناخت طبع و مزاج خود است . ثانياً بر حسب اين طبع و مزاج ، غذا و حتي پوشاك و بسياري ملزومات زندگي و شغلي و معيشتي خود را بر گزينيم .

زماني ازدواج درست و صحيح مي صورت مي گرد كه طبع و مزاج زن و مرد ، همگون و شبيه به هم باشد . به طور مثال زن يا مردي كه دموي مزاج باشند خصوصيت بارز وي سلطه جويي و اقتدار طلبي خواهد بود و مرد و زني كه صفراوي مزاج باشند تند و تيز و بيقرار و دچار عصبانيت زودرس خواهد بود و مرد و زني كه سوداوي مزاج است ، وسواس و ترسو و كم تحمل است و مرد و زن بلغمي مزاج آرام و مطيع و بردبار خواهد بود .

در گزينش نيروي انساني براي هر مجموعه ي كاري نيز طبايع و مزاجها فوق العاده كاربردي است . به طور مثال سرباز يا كارگر بايد پر انرژي ، شجاع و جسور باشد كه خصلت دمويهاست .

مدير و طراح و محقق بايد دقيق ، پيگير ، باهوش ، با اراده ، ريزبين ، منظم و سيستم ساز باشد كه خصلت صفراوي مزاجهاست . قاضي ، پزشك ، مربي ورزشي بايد وسواسگونه و سختگيرانه و دقيق روي كارش نظارت كند كه تا حدي صفت سوداويهاست (اگر عاشق ديوانه جستجو مي كنيد ، فرد سوداوي مزاج را برگزينيد! )

كارمند ، فروشنده ، هنرمند ، سرايدار بايد بلغمي مزاج باشند تا مطيع ، آرام و صبور باشد و چون و چرا در كار نياورد .

رنگها ، لباسها ، زمين ، مصالح  ساختماني ، وسايل پلاستيكي ، محيطهاي جغرافيايي ، خوراكيها ، احساسات ، رفتارهاي مذهبي ، رفتارهاي اجتماعي ، رفتارهاي جنسي ، بارداري، تكلم ، تفكر ، كار ، ورزش و ... هر كدام داراي طبع گرم و سرد و مزاج خاص بوده و به همان نسبت در روح و روان و جسم و نوع شخصيت آدمي اثر گذار هستند .