كايروپركتيك درماني
تعريف
كايروپركتيك نوعي روش درماني از طريق دستكاري كردن بدن است كه براي حفظ تندرستي ستون فقرات و نظام عصبي بدن آدمي بدون استفاده از جراحي و دارو طراحي شده است. عنوان كايروپركتيك از دو كلمه يونانيCHEIR به معناي دستان و PRAKTIKOS به معناي عمل با ميآيد و چنين است كه اجرا شده با دستان معنا ميدهد.
پيشينه
اين روش بيترديد بسيار كهن است. متون كهن مصري كه به صورت لوح يا تومار يا پيروس و چرم يا سنگتراشي و غيره به ما رسيدهاند، و متون باستاني چين و هند و بينالنحرين نشان ميدهند كه اين روش با اندك تفاوتهايي در آن فرهنگها شناخته شده بوده و اجرا ميشده است. اما استفاده از آن در قرون پيشين به انحرافات غير منطقي گراييد و به تدريج اعتبار خود را از دست داد و متروك شد تا سال 1895 كه بار ديگر توجه برخي پزشكان هوشمند را كه از وضعيت پزشكي موجود ناراضي بودند جلب كرد.
درك درست روش كايروپركتيك امروزه متكي به كار و تحقيقات پزشكي كانادايي به نام دكتر دني يل ديويد پالمر است. نخستين توفيق او در اجراي اين روش با نگهبان ساختمان سكونتش به نام هاروي ليلارد بود. دكتر پالمر با دستكاري مهرههايي از گردن ليلارد توانست كري او را درمان كند. اين و چند توفيق ديگر شبيه اين كه دكتر پالمر از آن پس كسب كرد او را برانگيختند كه تحقيقي عميقتر در زمينه چنان درمانهايي كند، و سرانجام مجموعه نتايج تحقيقات دكتر پالمر چند سال بعد شكل اين نگرش درماني و روش پزشكي را به خود گرفت كه امروزه روش كايروپركتيك ميناميم. او در طول سالهاي بسيار انواع آزمايشهاي كايروپركتيكي اجرا كرد، نتايج آنها و بررسيهاي پيگيري آنها را به دقت ثبت كرد، و به طور كلي ميتوان گفت كه از هنري پراكنده و نامشخص، علمي يكپارچه و استوار ساخت. عنوان كايروپركتيك را يكي از بيماران دكتر پالمر كه كشيش بود و زبان يوناني كهن را براي مطالعه انجيلهاي كهن ياد گرفته بود پيشنهاد كرد و فوراً پذيرفته شد. چندي بعد دكتر پالمر به رياست نخستين انستيتوي كايروپركتيك كه در ايالت متحده آمريكا تأسيس شد (در ايالت آيوا) انتخاب شد و ميتوان گفت كه اين روش درماني از آن زمان به طور كامل شكل گرفت.
روش كايروپركتيك از زمان دكتر پالمر تاكنون نزول و صعودهاي گوناگون داشته است. در نيمه اول قرن بيستم حرفه پزشكي در تقريباً همه كشورهاي غربي، تحت نفوذ پزشكان اعصاب و استخوان و جراح كه سه گروه قدرتمند در نظام پزشكي حاكم در غرب هستند، هر نوع كوشش غيرمنطقي و غير اخلاقي را كرد كه روش كايروپركتيك را درماني بياعتبار معرفي كند. اما اين مبارزه سرانجام در نيمه دوم قرن بيستم در مقابل محبوبيت گستردهاي كه اين روش بين عامه مردم ناراضي از تجويزهاي آن سه گروه كسب كرده بود شكست خورد و تا حدي از مخالفت خود كاست. به عنوان مثال، در ايالات متحده آمريكا تا سن 25 سال پيش كه روش كايروپركتيك سرانجام رسماً و قانوناً پذيرفته شد درمانگران كايروپركتيك را دايماً تهديد به زندان ميكردند.
بيشتر مخالفتها و ستيزها با استفاده از روش كايروپركتيك زمينه علمي نداشتند و از ديدگاه منافع شخصي و ناداني بودند، جنبه نفع شخصي بسيار آشكار بود. پزشكان اعصاب و استخوان و به ويژه پزشكان جراح كه اكثر جراحيهاي مفاصل و ستون فقرات كه اجرا ميكردند غير ضروري و حتي زيانمند بودند، و هستند، منافع مالي خود را در خطر ميديدند، ستيزهجويي ميكردند. جنبه ناداني از اينجا سرچشمه ميگرفت كه بيشتر آن به سه گروه پزشكان نميدانستند و نميخواستند بدانند كه علت پيدايش گروهي از بيماريهاي دردآور و فلج كننده كه اغلب پايدار ميمانند و مزمن ميشوند جابه جايي نامناسب و غير طبيعي استخوانهاي مفاصل و به ويژه مهرههاي ستون فقرات است. اين گونه كجروي و توليد فشار دردآورد بر رشتههاي شبكه عصبي را Subluxations ميناميم. با وجود ستيزهگري سه گروه پزشكان فوق با روش كايروپركتيك در كشورهاي غربي اين روش امروزه در همه آن كشورها به شكلي برجسته گسترده شده است و درمانگران و درمانگيران فراوان دارد، و به طور كلي ميتوان گفت كه روشي محبوب عامه مردم و بسيار موفق بوده است. اما با توجه به مجموعه تحقيقات علمي واقعاً برجستهاي كه درباره آن در آلمان صورت گرفته انتظار ميرفت كه استفاده از آن در ديگر كشورهاي غربي نيز به وسعت آن در آلمان شود ولي منافع سه گروه پزشكان فوق هنوز در حال ستيز با آن است. به هر حال آخرين آمار ده سال پيش نشان داد كه حدود 35000 درمانگر روش كايروپركتيك در ايالات متحده آمريكا و كانادا تحت قوانين اجرايي و نظارتي جديد مشغول عرضه آن هستند. آلمان بيشترين شمار درمانگران كايروپركتيك را بين كشورهاي اروپا دارد. قوانين جديد در تقريباً همه كشورهاي اروپا روش كايروپركتيك را رسماً پذيرفتهاند و بر اجراي آن، چون ديگر حرفههاي رسمي، نظارت ميكنند. همچنين است در نيوزيلند و استراليا، پيشينه اجراي موفق كايروپركتيك درماني در بريتانيا بيش از ديگر كشورهاي اروپايي است و نزديك به هشتاد سال ميشود. به واقع ميتوان بيترديد گفت كه روش كايروپركتيك بيش از هر روش درماني ديگر پزشكي مكمل در سراسر دنيا پذيرفته شده و محبوبيت يافته است.
كايروپركتيك چيست؟
روش كايروپركتيك مهارتي است كه به درمانگر امكان ميدهد با دستكاري مفاصل بدن انسان كجرويهاي زيانمند آنها را اصلاح كند و عملكرد آنها را به وضع طبيعي مطلوب بازگرداند. در بيشتر موارد تنها مفاصل ستون فلزات نياز به دستكاري و اصلاح دارند. نگرش كلي اين روش درماني شبيه نگرش استخوان درماني يا مفاصل درماني ديگري است كه روش اوستئوپاتي نام دارد. هر دوي اينها متكي به اصلي هستند كه ميگويد زندگي نوين شهري از طريق آسيبها يا ضايعات يا حوادث تلخ، سوءاستفاده از بدن (بد نشستن و بد ايستادن و بد راه رفتن و غيره)، عادات و حركات غير معقول و غير طبيعي، و فشارهاي اجتماعي و جسمي و رواني به تدريج در طول سالها مجموعهاي حالات غيرطبيعي در عضلات و مفاصل بدن آدمي توليد ميكند كه بازتابهاي آنها دردها و بيماريهاي گوناگون و كاهش يا تلف شدن انرژيهاي اساسي و حياتي بدن آدمي هستند. برخي اصول اين روش شبيه اصول روش الكساندر هستند.
چنين است كه درمانگر كايروپركتيك ميكوشد با دستكاري مفاصل بدن، با راهنماييهاي علمي درباره تغذيه صحيح طبيعي و پرهيز از سموم غذاهاي آماده در فروشگاهها، با راهنمايي درباره ترك عادات رفتار زيانمند، با پيشنهاد اجراي تمرينهاي ورزشي سبك، با تعليم روشهاي دستيابي به آرامش عضلات و شيوه استراحت صحيح، شخص بيمار را از درد فلج كنندهاي كه به آن گرفتار شده آزاد سازد و انرژي او را افزايش دهد و او را به سوي تندرستي پايدار هدايت كند.
درمانگر كايروپركتيك گاهي اوقات درمانهاي ديگري چون ماساژ بدني،و حرارت بر مفاصل، و تمرينهاي منظم يوگا، و آموزههاي خاص دستيابي به حالات صحيح بدن را كه در ديگر روش هاي پزشكي مكمل به كار گرفته ميشوند در برنامه درماني خود براي بيماراني خاص ميگنجاند. به هر حال، هدف اصلي او اين است كه با دستكاري آن عضلات و مفاصل آن آثار مخرب به نظام عصبي بدن گذاشتهاند و با هدايت بيمار به سوي درست زيستن و تغذيه طبيعي و حركات معقول، سلامت طبيعي و عملكرد طبيعي بدن بيمار را به او بازگرداند. روش كايروپركتيك درماني ادعا نميكند كه نوشدارويي عام يا درماني عام براي همه چيز و همه كس باشد بلكه به سادگي خود را نوعي كمك يا مكمل براي پزشكي متعارف حاكم ميپندارد.
مچگونگي اجرا ي کايروپرکتيک درماني
نخستين كار درمانگر كايروپركتيك معمولاً همان است كه پزشك معمولي ميكند: او ميكوشد با پرسشهاي پياپي تاريخچه پيدايش و پيشرفت بيماري را از شخص بيمار كسب كند. اما او برخلاف پزشك معمولي به همين بسنده نميكند و به وضع بدن شخص بيمار، به ويژه ستون فقرات و گردن و شانههاي او؛ به نظام عصبي او؛ به انقباضهاي عضلات او؛ به حالات ايستادن و نشستن او؛ و به حساسيت مفاصل و عضلات او توجه خاص ميكند. او ممكن است از ديگر روشها و وسايل شناخت كامل بيماري نيز استفاده كند و به احتمال زياد از برخي اندامهاي بدن بيمار عكس پرتوايكس خواهد گرفت. بيشتر درمانگران كايروپركتيك يك دستگاه عكسبرداري پرتوايكس در مطب خود دارند.
چگونگي اجراي درمان كايروپركتيك بستگي به وضع بدن و شرايط بيماري دارد. در مواردي كه بيماري نسبتاً پيشرفته است يا پيشينه چند ساله دارد معمولاً چند جلسه ملاقات با درمانگر لازم است تا بهبودي برجسته ظاهر شود. درمانگر كايروپركتيك معمولاً و اساساً ميكوشد سه كار انجام دهد:
1ـ حالات بدن شخص بيمار را اصلاح كند.
2ـ عملكرد عادي ستون فقرات و گردن و شانهها و لگن خاصره را به آنها بازگرداند.
3ـ هرگونه كجروي و دخالت استخوانها و عضلات را در شبكه عصبي كه علت توليد درد و اخلال در عملكرد طبيعي بدن است اصلاح يا رفع كند.
موارد استفاده اين روش
درمان كايروپركتيك بيشتر براي بهبود بخشيدن به درد پشت، مهره ستون فقرات كه جابجا شده، درد گردن، درد شانه، درد بازو، درد پا، سردردهاي گوناگون، و انواع ديگر دردهاي استخواني ـ عضلاني به كار گرفته ميشود. اما به علت آثار مفيد اين روش بر شبكه عصبي بدن بسياري ديگر ناراحتيها و بيماري ها نيز از كاربرد آن بهبود مييابند. به عنوان مثال، بيشتر انواع ميگرن، دردهاي آرتروز، سوءهاضمه، دردهاي عضلات، افسردگيهاي رواني، ناراحتيها و آشفتگيهاي ذهني ـ جسمي (روان تني)، برخي گونههاي آسم، سرگيجه، برخي انواع مشكلات خاص عاطفي ـ رواني، فشار زياد خون، خستگي پايدار و كمبود انرژي،و انواع گوناگون استرس (فشارها و تنشهاي اجتماعي، اقتصادي، خانوادگي، رواني) را ميتوان با روش كايروپركتيك بهبود بخشيد.
آنچه اغب از درمانگران كايروپركتيك ميپرسند اين است كه آيا اين روش ميتواند كمكي به بهود بيماري آرتروز كند. اينجا بايد ابتدا توجه كرد كه اين عنوان «آرتروز» نمايانگر يك بيماري ساده نيست و مجموعهاي از شرايط با مشكلات پزشكي را شامل ميشود، و سپس بايد به ياد داشت كه پزشكي نوين غربي هنوز علت يا علل پيدايش و پيشرفت اين بيماري را به درستي نميشناسد و دارو درماني مؤثر و همگاني براي آن نيافته است. تصور ميشود كه بيشتر درد حاصل از آرتروز از خرابي استخوانها و بافتهاي مفاصل نميآيد بلكه از حالات غيرطبيعي بدن و عملكرد نامتعادل بافتهاي اطراف مفاصل و انقباضهاي عضلات مجاور مفاصل است و افزون بر آنها اختلالات عصبي و ناراحتيهاي رواني نيز نقشي در اين پديده دارند. آرتروزهاي مفصلي شديد يا چند ساله كه به حد خرابي مفاصل رسيدهاند احتمالاً واكنش مثبت برجستهاي به درمان كاريروپركتيك نشان نميدهند ولي در برخي از اين موارد كايروپركتيك ميتواند با اصلاح و بهتر كردن عملكرد بد مفاصل نوعي بهبود محدود در اين بيماري توليد كند. بيشتر موارد آرتروز را كه هنوز خيلي بد شكل و خيلي كهنه و مزمن نشدهاند، همانگونه كه ميليونها بيمار سپاسگزار در سراسر دنيا ميدانند، ميتوان با روش كايروپركتيك بهبود بخشيد. البته هيچ درمانگر با تجربه صادق كايروپركتيك ادعا نخواهد كرد كه اين روش ميتواند آرتروز كهنهاي را كه باعث تغيير بافتها و استخوانهاي مفاصل شده است درمان كند زيرا چنان حالاتي اساساً با هيچ دارو و درماني علاجپذير نيستند.
چكيدهاي كه اينجا عرضه ميكنيم دو جمله بيش نيست. روش كايروپركتيك درماني آن گاه كه درمانگري ماهر آن را اجرا كند براي گروهي دردها و بيماريها مسلماً بهبودبخش و ارزشمند است. و بايد توجه داشت كه اين دردها و بيماريها گروه اصلي ناراحتيهايي هستند كه گريبانگير انسان معاصر شدهاند و نظام پزشكي نوين متعارف از درمان قطعي آنها ناتوان است. شرمآور و بيحساب زيانآور است كه نظام پزشكي متعارف نميكوشد از اصول صحيح كايروپركتيك بيشتر از آنچه تاكنون به كار گرفته شده است استفاده كند.
منبع: انتشارات ياهو / تلفن سفارش22848777
کتاب: 32 روش درماني نامتعارف
اثر: دکتر اندرواستنوي
مترجم: پرويز پهلوان