سلامت جسمانى
مى‏دانيم كه انسان موجودى است متشكل از روح و جسم، و اين دو بعد بر روى يكديگر تاثير دارند. در نتيجه همان‏طور كه روح بر جسم داراى تاثير است و اين مطلب رادر بيمارى‏هاى روان تنى (Psychosomatic) مى‏بينيم، جسم نيز بر روح داراى تاثير است. حال اگر اين بعد از وجود آدمى يعنى جسم مادى او داراى سلامت كافى باشد، اثرات مشغول كننده و باز دارنده آن برروح نيز كمتر خواهد شد و برعكس.
بسيارى از بيمارى‏ها بر روى جسم اثر سوء گذارده و از آنجا كه روح جسمانية الحدوث است مى‏توانند بر روح نيز اثر سوء گذارند. (1) براى مثال بسيارى از بيمارى‏هاى جسمى داراى آثار غير جسمى بوده و موجب بروز اختلالات روانى از جمله ايجاد اضطراب در انسان مى‏گردند.
در دين به سلامتى جسمى و هر آنچه كه به آن مرتبط است اهميت زيادى داده شده و دستورات زيادى در رابطه با عواملى كه سلامتى جسمى انسان‏ها را به خطر مى‏اندازند آورده شده است كه به عنوان نمونه مى‏توان به دستورات بهداشتى و پيشگيرى كننده از بيمارى‏ها، توصيه‏هاى درمانى، دستور رجوع به طبيب درهنگام بيمارى، ممنوعيت استفاده از موادى كه به بدن آسيب مى‏رسانند و.... اشاره كرد. (2)
در واقع، از آنجا كه انسان موجودى جسمانى و روحانى است و دين نيز براى هدايت و به كمال رساندن انسان آمده است، به هر دو بعد وجودى وى و سلامتى آنها توجه كافى را مبذول نموده و از توانائى و سلامت در هر دو بعد تمجيد فرموده است چنانكه قرآن كريم درتوصيف طالوت كه از مردان الهى بوده مى‏فرمايد:
«و زاده بسطة في العلم والجسم‏» (3) ;و خداوند علم و قدرت جسم او را وسعت‏بخشيده است.
درآيات و روايات وارده از ناحيه ائمه اطهارعليهم السلام، دستورات وتوصيه‏هاى فراوانى درباره تغذيه، بهداشت، ورزش و تحرك جسمانى، خواب و استراحت، مسائل جنسى و... به ما رسيده است كه به پاره‏اى از آنها در خلال بحث اشاره خواهيم كرد.