موضوع آب 2
نام سوره : الأنبياء                   
شماره آيه : 30
متن آيه : أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ
وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا
مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ 30
آيا كافران نديدند كه آسمانها و زمين به هم پيوسته بودند و ما آنها را از يكديگر باز
كرديم ؟، و هر چيز زنده اى را از آب قرار داديم ، آيا ايمان نمى آورند!
 
ترجمه :
 نزول : باز هم نشانه هاى خدا در جهان هستى
در تعقيب بحثهاى گذشته پيرامون عقائد خرافى مشركان و دلائلى كه بر توحيد ذكر شد، در
آيات مورد بحث ، يك سلسله از نشانه هاى خداوند در نظام عالم هستى و تدبير منظم آن
بيان گرديده ، و تاكيدى است بر آن بحثها.
نخست مى گويد : ((آيا كافران نديدند كه آسمانها و زمين پيوسته بودند و ما آنها را
باز كرديم ))؟! (او لم ير الذين كفروا ان السماوات و الارض ‍ كانتا رتقا ففتقناهما).
((و هر موجود زنده اى را از آب آفريديم ))؟ (و جعلنا من الماء كل شى ء حى ).
((آيا با مشاهده اين آيات و نشانه هاى ، باز هم ايمان نمى آورند)) (ا فلا يؤ منون ).
در اينكه منظور از ((رتق )) و ((فتق )) (پيوستگى و جدائى ) كه در اينجا در مورد
آسمانها و زمين گفته شده است چيست ؟ مفسران سخنان بسيار گفته اند كه از ميان آنها سه
تفسير، نزديكتر به نظر مى رسد و چنانكه خواهيم گفت هر سه تفسير ممكن است در مفهوم
آيه جمع باشد.
1 - به هم پيوستگى آسمان و زمين اشاره به آغاز خلقت است كه طبق نظرات دانشمندان ،
مجموعه اين جهان به صورت توده واحد عظيمى از بخار سوزان بود كه بر اثر انفجارات
درونى و حركت ، تدريجا تجزيه شد و كواكب و ستاره ها از جمله منظومه شمسى و كره زمين
به وجود آمد و باز هم جهان در حال گسترش است .
2 - منظور از پيوستگى ، يكنواخت بودن مواد جهان است به طورى كه
همه در هم فرو رفته بود و به صورت ماده واحدى خودنمائى مى كرد، اما با گذشت زمان ،
مواد از هم جدا شدند، و تركيبات جديدى پيدا كردند، و انواع مختلف گياهان و حيوانات و موجودات ديگر، در آسمان و زمين ظاهر شدند، موجوداتى كه هر يك نظام مخصوص و آثار و
خواص ويژه اى دارد، و هر كدام نشانه اى است از عظمت پروردگار و علم و قدرت بى پايانش
.
3 - منظور از به هم پيوستگى آسمان اين است كه در آغاز بارانى نمى باريد و به هم
پيوستگى زمين اين است كه در آن زمان گياهى نمى روئيد، اما خدا اين هر دو را گشود، از
آسمان باران نازل كرد و از زمين انواع گياهان را رويانيد. روايات متعددى از طرق اهل
بيت (عليهمالسلام ) به معنى اخير اشاره مى كند، و بعضى از آنها اشاره اى به تفسير
اول دارد. بدون شك ، تفسير اخير چيزى است كه با چشم قابل رؤ يت است كه چگونه
از آسمان باران نازل مى شود، و زمينها شكافته مى شوند و گياهان مى رويند، و با جمله
((او لم ير الذين كفروا)) (آيا كسانى كه كافر شدند نديدند…) كاملا سازگار است ، و با
جمله ((و جعلنا من الماء كل شى ء حى )) نيز هماهنگى كامل دارد.
ولى تفسير اول و دوم نيز با معنى وسيع اين جمله ها، مخالف نيست ، چرا كه رؤ يت گاهى
به معنى علم مى آيد، درست است كه اين علم و آگاهى براى همه نيست تنها دانشمندانند كه
مى توانند در باره گذشته زمين و آسمان و به هم پيوستگى آنها و سپس جدائيشان
آگاهيهائى پيدا كنند، ولى ميدانيم قرآن كتاب يك قرن و يك عصر نيست ، بلكه راهنما و
راهگشاى انسانها در تمامى قرون و اعصار است . به همين دليل آنچنان محتواى عميقى دارد
كه براى هر گروه و هر عصر،
قابل استفاده است ، روى اين حساب ما معتقديم ، هيچ مانعى ندارد كه آيه فوق داراى هر
سه تفسير باشد كه هر كدام در جاى خود، صحيح و كامل است ، و بارها گفته ايم استعمال
لفظ در بيش از يك معنى نه تنها ايراد ندارد بلكه گاهى دليل كمال فصاحت است ، و اينكه
در روايات مى خوانيم : ((قرآن داراى بطون مختلفى است )) نيز ممكن است اشاره به همين
معنى باشد.
و اما در مورد پيدايش همه موجودات زنده از آب كه در ذيل آيه فوق به آن اشاره شده دو
تفسير مشهور است :
1 - حيات همه موجودات زنده - اعم از گياهان و حيوانات - به آب بستگى دارد، همين آبى
كه بالاخره مبدء آن بارانى است كه از آسمان نازل شده .
ديگر اينكه ((ماء)) در اينجا اشاره به آب نطفه است كه موجودات زنده معمولا از آن به
وجود مى آيند.
جالب اينكه دانشمندان امروز معتقدند كه نخستين جوانه حيات در اعماق درياها پيدا شده
است ، به همين دليل آغاز حيات و زندگى را از آب مى دانند، و اگر قرآن آفرينش انسان
را از خاك مى شمرد، نبايد فراموش كنيم منظور از خاك همان طين (گل ) است كه تركيبى
است از آب و خاك .
اين موضوع نيز قابل توجه است كه طبق تحقيقات دانشمندان قسمت عمده بدن انسان و بسيارى
از حيوانات را آب تشكيل مى دهد (در حدود هفتاد درصد!). و اينكه بعضى ايراد كرده اند
كه آفرينش فرشتگان و جن با اينكه موجودات زنده اى هستند مسلما از آب نيست ، پاسخش
روشن است ، زيرا هدف موجودات زنده اى است كه براى ما محسوس ‍ است .
در حديثى مى خوانيم كه : شخصى از امام صادق ( عليه السلام ) پرسيد: آب چه طعمى دارد؟
امام نخست فرمود: سل تفقها و لا تسئل تعنتا: ((به منظور ياد گرفتن سؤ ال كن نه به
منظور بهانه جوئى !)) سپس ‍ اضافه فرمود: طعم الماء طعم
الحياة ! قال الله سبحانه و جعلنا من الماء كل شى ء حى : ((طعم آب ، طعم حيات و
زندگى است ! خداوند مى گويد: ما هر موجود زنده اى را از آب آفريديم )). مخصوصا هنگامى كه انسان در تابستان پس از يك تشنگى طولانى و ممتد در آن هواى سوزان
به آب گوارائى مى رسد، موقعى كه نخستين جرعه هاى آب را فرو مى برد، احساس مى كند كه
روح و جان به كالبدش ‍ دميده مى شود، در واقع امام مى خواهد ارتباط و پيوستگى زندگى
و آب را با اين تعبير زيبا مشخص كند.
آيه بعد اشاره به قسمت ديگرى از نشانه هاى توحيد و نعمتهاى بزرگش ‍ كرده مى گويد:
((ما در زمين كوه هاى ثابت و مستقرى ايجاد كرديم تا انسانها را نلرزاند)) (و جعلنا
فى الارض رواسى ان تميد بهم ). در گذشته نيز گفته ايم كوهها همچون زرهى كرهاى
زمين را در بر گرفته اند و اين سبب مى شود كه از لرزشهاى شديد زمين كه بر اثر فشار
گازهاى درونى است تا حد زيادى جلوگيرى كند.
بعلاوه همين وضع كوهها، حركات پوسته زمين را در مقابل جزر و مد ناشى از ماه به حداقل
مى رساند.
از سوى ديگر اگر كوهها نبودند سطح زمين همواره در معرض تندبادها قرار داشت و آرامشى
در آن ديده نمى شد، همانگونه كه در كويرها و بيابانهاى خشك و سوزان چنين است .
سپس به نعمت ديگرى كه آن هم از نشانه هاى عظمت او است اشاره كرده مى گويد ما در
لابلاى اين كوه هاى عظيم ، درهها و راههائى قرار داديم ، تا آنها هدايت شوند و به
مقصد برسند (و جعلنا فيها فجاجا سبلا لعلهم يهتدون ).
براستى اگر اين درهها و شكافها نبودند، سلسله هاى جبال عظيم موجود در زمين مناطق
مختلف را آنچنان از هم جدا مى كردند كه پيوندشان از زمين به كلى گسسته مى شد، و اين
نشان مى دهد كه همه اين پديده ها طبق برنامه و حسابى است .
و از آنجا كه آرامش زمين به تنهائى براى آرامش زندگى انسان كافى نيست بلكه بايد از
طرف بالا نيز ايمنى داشته باشد در آيه بعد اضافه مى كند: ((ما آسمان را سقف محفوظى
قرار داديم ولى آنها از آيات و نشانه هاى توحيد كه در اين آسمان پهناور است
رويگردانند)) (و جعلنا السماء سقفا محفوظا و هم عن آياتها معرضون ). منظور از آسمان
در اينجا - همانگونه كه سابقا هم گفته ايم - جوى است كه گرداگرد زمين را گرفته ، و
ضخامت آن صدها كيلومتر طبق تحقيقات دانشمندان مى باشد، اين قشر ظاهرا لطيف كه از هوا
و گازها تشكيل شده به قدرى محكم و پرمقاومت است كه هر موجود مزاحمى از بيرون به سوى
زمين بيايد نابود مى شود، و كره زمين را در برابر بمباران شبانه روزى سنگهاى شهاب كه
از هر گلوله اى خطرناكترند حفظ مى كند.
بعلاوه اشعه آفتاب كه داراى قسمتهاى مرگبارى است به وسيله آن تصفيه مى شود، و از
نفوذ اشعه كشنده كيهانى كه از بيرون جو، به سوى زمين سرازير است جلوگيرى مى كند.
آرى اين آسمان سقف بسيار محكم و پايدارى است كه خدا آن را از انهدام
حفظ كرده است .
و در آخرين آيه مورد بحث به آفرينش شب و روز و خورشيد و ماه پرداخته مى گويد: ((او
است كه شب و روز و خورشيد و ماه را آفريد)) (و هو الذى خلق الليل و النهار و الشمس و
القمر).
((و هر كدام از اينها در مدارى در حركتند)) (كل فى فلك يسبحون ).