غذاهاي ضد سرطان

توصيه امسال سازمان بهداشت جهاني براي سلامت تغذيه قراردادن يك ظرف پر از سبزي روي سفره در هر وعده غذايي بود. بررسي ها نشان داده افرادي كه از نظر ژنتيكي مستعد بروز سرطان روده بزرگ هستند، مصرف مواد فيبري از رشد و تغيير پوليپ هاي روده اي جلوگيري مي كند

يك مطالعه بر روي كساني كه مستعد بروز سرطان روده بوده اند و نشانه هايي از تغييرات سلولي را در بافت پوششي روده داشته اند نشان داد، مصرف روزانه سيزده گرم سبوس گندم به مدت ? هفته از روند رشد و تغييرات بدخيمي در سلول هاي روده مي كاهد. علاوه بر اين مصرف غذاهاي فيبري باعث كاهش بروز سرطان سينه مي شود. زيرا مواد حاصل از تركيبات فيبري مي تواند در رقابت با جذب استروژن مانع جذب اين هورمون در سلول هاي پستاني شود كه در نتيجه از خطر سرطان زايي استروژن كاسته مي شود.

متخصصان علم تغذيه مصرف روزانه حداقل ?? گرم مواد فيبري را توصيه مي كنند. از بهترين منابع مواد فيبري كه داراي خواص ضد سرطان هستند مي توان به: سبوس، گندم، لوبيا قرمز، لوبيا سفيد، آرد كامل گندم، حبوبات، نخود، عدس، نان هاي سبوس دار و آلو اشاره كرد. هر كسي مي تواند با تغيير اندكي در رژيم غذايي بدون تحميل هزينه هاي بالا باعث افزايش مواد فيبري در رژيم غذايي خود شود

براي مثال سعي كنيد توصيه هاي زير را به كار ببريد:

1_ همواره از نان هاي تهيه شده از گندم سبوس دار به جاي نان هاي تهيه شده از آرد سفيد استفاده كنيد.
2_ مصرف سبزي ها به ويژه انواع سبزي هاي تازه را در رژيم غذايي روزانه خود قرار دهيد.
3_ مصرف يك ظرف سالاد تهيه شده از سبزي هاي فصل در هر وعده غذايي توصيه مي شود.
4_ مصرف مواد غلات بو داده شده همراه با شير در صبحانه.
5_ مصرف خشكبار مانند: توت خشك، انجير خشك، و كشمش به جاي تنقلات صنعتي و شكلات.
6_ مصرف سير، پياز و گوجه فرنگي تازه در وعده هاي مختلف غذايي

نكته: بعضي از متخصصان علم تغذيه معتقدند كه مصرف روزانه يك سيب با پوست، خطر ابتلا به سرطان روده را به طور چشمگيري كاهش مي دهد. زيرا سيب علاوه بر داشتن مواد فيبري، داراي ماده پكتين در پوست خود است. اين ماده به وسيله باكتري هاي روده تخمير مي شود و اسيدهاي چرب با زنجيره كوتاه توليد مي كند. اين اسيدها از رشد باكتري هاي آسيب رسان در روده جلوگيري مي كنند. اين مواد همچنين با حمايت از سلول هاي پوششي ديواره روده ها، آن ها را در برابر تغييرات بدخيمي و سرطان محافظت مي كنند.

نتيجه صدها مطالعه نشان دهنده ارتباط مستقيم كاهش ابتلا به انواع سرطان با مصرف ميوه و سبزي هاي تازه است. همچنين مصرف ميوه و سبزي باعث كاهش تمايل افراد نسبت به مصرف مواد پرچرب مي شود كه اين امر خود خطر بروز سرطان را مي كاهد. در ميان سبزي ها، خانواده چليپاييان (تره تيزك يا شاهي) داراي بيشترين اثر ضد سرطاني هستند. از انواع سبزي هاي معروف اين خانواده مي توان به انواع كلم، كاهو، كلم پيچ، اسفناج و غيره اشاره كرد. برخي از محققان اعلام كرده اند كه مصرف سبزي متعلق به خانواده چليپاييان مي تواند خطر بروز سرطان سينه و روده بزرگ را تا ?? درصد كاهش دهد. بر اين اساس مصرف يك ظرف بزرگ سالاد در وعده هاي اصلي غذا (ناهار يا شام) ترجيحاً بدون استفاده از سس را توصيه مي كنند.

بهتر است به جاي استفاده از سس از روغن زيتون يا يك قاشق غذاخوري روغن مايع استفاده شود. در نظر داشته باشيد گياهاني كه داراي برگ هاي سبز تيره هستند مانند اسفناج (به جاي كاهو ) براي انتخاب برتري دارند. از سبزي هاي مفيد ديگر، مي توان به كلم بروكلي، گوجه فرنگي، فلفل قرمز و لوبيا سبز اشاره كرد.  افزودن كمي پودر سير به سالاد رژيم ضد سرطاني را كامل مي كند. بررسي هاي نشان داده است كه وقتي تركيبات آنتي اكسيدان (مواد ضد سرطان) مانند ويتامينC و E و بتاكاروتن با همديگر مصرف شوند، داراي اثرات بيشتري هستند. به اين دليل مصرف توأم ميوه و سبزي در سالاد باعث تقويت اثرات ضد سرطاني تركيبات موجود در آن ها مي شود. به ياد داشته باشيد كه ليكوپن موجود در گوجه فرنگي يك تركيب ضد سرطاني مهم است.


نقش ويتامين E در سرطان پروستات

ويتامين E مي تواند مردان را در مقابل سرطان پروستات حفظ كند. احتمال ابتلاي مردان داراي مقدار زياد ويتامين E به شكل «آلفا توكوفرول» به سرطان پروستات 53 درصد كمتر است. محققان تاكيد مي كنند بهتر است ويتامين E را با مصرف ميوه هاي تازه به دست آورد تا از طريق شيميايي. حاصل اين مطالعه موسسه ملي سرطان امريكا در اجلاس سالانه انجمن تحقيقات سرطان امريكا دراجلاس سالانه انجمن تحقيقات سرطان امريكا در«اورلاندو»، عرضه شد. دانشمندان مقدار ويتامين E را در خون 100 مرد مبتلا به سرطان پروستات و 200 مرد سالم قبل و بعد از مصرف ويتامين E شيميايي اندازه گيري كردند. «ما متوجه شديم كه احتمال ابتلاي مرداني كه ويتامين اي خون شان بيشتر است به سرطان پروستات كمتر است محققان سپس به دو شكل اصلي ويتامين E، يعني آلفاتوكو فرول و گاماتوكوفرول توجه كردند. احتمال ابتلاي مرداني كه بيشترين ميزان آلفا را داشتند به سرطان پروستات 53 درصد كمتر بود. احتمال ابتلاي مردان داراي بيشترين مقدار گاما، كه فقط حدود 20 درصد ويتامين اي را در خون نشان مي دهد به سرطان پروستات 39 درصد كمتر است. بهترين شكل جذب شده آلفاتوكوفرول در غذاهايي مانند تخمه آفتابگردان، اسفناج ، انواع بادام و فلفل شيرين پيدا مي شود و نه در ويتامين هاي شيميايي. مطالعه ديگري در باره تاثير ويتامين E بر سرطان مثانه در دانشگاه تگزاس به عمل آمد. محققان از هزار بيمار درباره نوع تغذيه آنان سوال كردند و مقدار دو نوع ويتامين E دريافتي آنان را از تغذيه و به صورت شيميايي برآورد كردند و به اين نتيجه رسيدند كه مصرف ويتامين E آلفا 42 درصد از خطر ابتلا به سرطان مثانه كم مي كند اما ويتامين اي گاما تاثيري در كاهش سرطان مثانه ندارد.


رژيم غذايي در سرطانها

زماني تصور مي‌شد كه رژيم‌هاي غذايي نقشي در مرگ‌هاي ناشي از سرطان ندارند. امروزه محققان ثابت كرده‌اند كه رژيم غذايي روزانه افراد نقش مهمي‌‌ در پيشگيري، بروز و درمان انواع سرطان‌ها ايفا مي‌كند. با پذيرش اين حقيقت كه انسان هر روزه ملزم به مصرف غذا مي‌باشد و به دليل تعداد و تنوع سرطان‌هايي كه بطور بالقوه با رژيم غذايي در ارتباط هستند، مي‌توان گفت كه در حدود يك سوم سرطانهايي كه در نهايت منجر به مرگ مي‌شوند با آنچه كه مي‌خوريم در ارتباط هستند. تاثير تحولاتي كه امروزه در نوع زندگي و عادات غذايي مردم صورت گرفته است را نمي‌توان در ايجاد چنين بيماري‌هايي ناديده گرفت. بدون شك استعداد ابتلا به سرطان در افراد مختلف به دليل تفاوت‌هاي زمينه‌اي و ذاتي با يكديگر متفاوت است و علاوه بر ويژگي‌هاي وراثتي، ‌عوامل بيروني نيز در ايجاد سرطان‌ها تاثير بسزايي دارند. با وجود شيوع روزافزون سرطان در سراسر دنيا هر روزه خبرهاي اميدوار كننده‌اي درباره اين بيماري‌ها مي‌شنويم. اگر نمي‌توانيم در عوامل محيطي خود تغييري ايجاد كرده و يا اگر نمي‌توانيم بر محيط زيست و عوامل تهديدكننده موجود در آن غلبه كنيم، اما مي‌توانيم با اصلاح و متعادل ساختن الگوهاي غذايي خود در طول زندگي احتمال ابتلا به سرطان را در خود به ميزان قابل ملاحظه‌اي كاهش دهيم. مطالعه جمعيت‌هايي كه از يك منطقه به منطقه ديگر مهاجرت مي‌كنند و در نتيجه مهاجرت، فرهنگ غذايي خود را نيز تغيير مي‌دهند، ‌نشان داده است كه اين مردم در اثر تغيير الگوي غذايي و پذيرش الگوي جديد، در معرض ابتلا به سرطان‌هاي شايع در منطقه قرار مي‌گيرند. بين تغذيه و رژيم غذايي با سرطان ارتباطي پيچيده وجود دارد. غذايي كه مي‌خوريم به طور بالقوه مي‌تواند حاوي مواد سرطان‌زا و پيش‌ساز سرطان و يا بالعكس داراي مواد ضدسرطاني باشد. ماهيت سرطان و ارتباط آن با رژيم غذايي در مناطق مختلف متفاوت است. از اين رو نمي‌توان دستورالعمل‌هاي يكسان را براي تمام مردم پيشنهاد كرد. به طور مثال در كشورهاي صنعتي شمال آمريكا و اروپا مشكل بيش‌بود تغذيه‌اي (over nutrition)  در بروز سرطان‌ها مطرح مي‌باشد و بنظر مي‌رسد كه رژيم‌هاي پرچربي و پركالري رايج در اين كشورها با شيوع روزافزون انواع مختلف سرطانها در ارتباط باشد. در مقابل، ماهيت مشكل در كشورهاي در حال توسعه اساساً متفاوت است. آنچه كه در اين كشورها مساله‌ساز مي‌باشد كمبودهاي تغذيه‌اي (Under Nutrition) و محدوديت تنوع در الگوي غذايي است. در چنين الگويي ميزان ويتامين‌ها و مواد مغذي كه براي سلامت افراد ضروري هستند ناكافي است. علاوه بر آن مشكلات مربوط به انبار و نگهداري غذا نيز كيفيت غذاي مصرفي اين مردم را به ميزان قابل توجهي كاهش مي‌دهد.



پي آمدهاي اصلي تغذيه اي چنگار (سرطان)

پي آمدهاي اصلي تغذيه اي بيماري سرطان پيشترفته شامل بي اشتهايي ،تباهي ماهيچه ،اختلال در سنتز پروتئين و نيز عدم تحمل گلوکز ،ودسته اي از ناهنجاريهاي سوخت و سازي ديگر است .يکي از جنبه هاي مهم تغذيه رضايت بخش دربيماريهاي بدخيم اين است که به زياد شدن طول عمر دربيماريهاي محدود به يک ناحيه از بدن ياري مي رساند (دانالدسان و ديگران ،1981)ادعا شده است که پزشکان نتوانسته اند اهميت سوءتغذيه دراختلالات نئوپلاستيک را دريابند(ريکارد و ديگران ،1983)بنابر ماهيت و شدت بدخيمي ،شيوع سوءتغذيه بين 50-60%است .

درجه بندي وضعيت سوءتغذيه ،ايجاد تغييرات واقع بينانه در وضع تغذيه را امکان پذير مي سازد اندازه گيريهاي آنتروپومتريک با استفاده از وسيله مخصوص اندازه گيري ضخامت قشر چربي زير پوست در ناحيه زير کتف مورد لزوم است (کيبيريج و ديگران 1987)چنانچه کاهش وزن برابر يا بيشتر از 5% باشد يا کمتر از صدک پنجم وزن به قد است يا غلظت آلبومين کمتر از 3/2g/d1باشد ،آن وقت از اصطلاح سوءتغذيه پروتئين –انرژي براي مشخص کردن وضعيت بيمار استفاده مي شود (ريکارد و ديگران ،1983)ترانسفرين ممکن است کمبود انرژي دريافتي و سوءتغذيه پروتئين انرژِي را نشان دهد.

شيمي درماني و راديوتراپي

شيمي درماني و راديوتراپي ممکن است سبب بروز آماس روده باريک گرددوبه سوء جذب بينجامد.در بيش از يک سوم از بدخيميهاي کودکان ،آسيب رسيدن به روده بر اثر پرتوافکني ديده شده است.آماس روده ناشي از پرتو افکني توسط دوز کلس اشعه مشخص مي گردد که براي راديوتراپي به بيش از  Gray 50 اشعه نياز باشدامري عادي است موادي که براي شيمي درماني به کار مي رود به ويژه اکتينو مايسين و دوکسوروبيسيد مي تواند آماس روده ناشي از پرتو افکني را شدت بخشد حتي ممکن است براثر پرتو افکني،بيماريهاي کبدي وحتي فيبروز به وجود آيد .پاره اي از داروهاي ضد چنگار در امر تکثير يافته هاي کريبتي روده ايجاد اختلال مي کند و بالغ شدن وتکوين مخاط روده را مختل مي کنند .سيسپلاتين ماده اي است که ايجاد مسموميت کليوي مي کند ومنجر به از دست رفتن مانيزيم مي گردد(کرانزالس وويلاسانتا،1982)بيماري بدخيم ممکن است با کاهش رتينول وويتامين A سرم که ممکن است برروي کارآمدي ايمني اثري منفي داشته باشد،مرتبط باشد(اشتراس،1978)افزون بر اين ،استفاده از محلولهاي حاوي شير وداراي انرژي بالا،ممکن است نشانه هاي ناراحتي هاي معدي روده اي که بر اثر درمان سرطان به وجود مي آيدرا به جلواندازد يا تشديد کند(هياسم وديگران،1982).آتروفي مخاط که در پي پرتوافکني پديد مي آيد باعث سوء جذب دي ساکاريتها مي شود ودر پي آن هنگام مصرف کربوهيدرات شکر روش پيش مي آيد.

منبع: کتاب


پي آمدهاي اصلي تغذيه اي چنگار (سرطان)

پي آمدهاي اصلي تغذيه اي بيماري سرطان پيشترفته شامل بي اشتهايي ،تباهي ماهيچه ،اختلال در سنتز پروتئين و نيز عدم تحمل گلوکز ،ودسته اي از ناهنجاريهاي سوخت و سازي ديگر است .يکي از جنبه هاي مهم تغذيه رضايت بخش دربيماريهاي بدخيم اين است که به زياد شدن طول عمر دربيماريهاي محدود به يک ناحيه از بدن ياري مي رساند (دانالدسان و ديگران ،1981)ادعا شده است که پزشکان نتوانسته اند اهميت سوءتغذيه دراختلالات نئوپلاستيک را دريابند(ريکارد و ديگران ،1983)بنابر ماهيت و شدت بدخيمي ،شيوع سوءتغذيه بين 50-60%است .

درجه بندي وضعيت سوءتغذيه ،ايجاد تغييرات واقع بينانه در وضع تغذيه را امکان پذير مي سازد اندازه گيريهاي آنتروپومتريک با استفاده از وسيله مخصوص اندازه گيري ضخامت قشر چربي زير پوست در ناحيه زير کتف مورد لزوم است (کيبيريج و ديگران 1987)چنانچه کاهش وزن برابر يا بيشتر از 5% باشد يا کمتر از صدک پنجم وزن به قد است يا غلظت آلبومين کمتر از 3/2g/d1باشد ،آن وقت از اصطلاح سوءتغذيه پروتئين –انرژي براي مشخص کردن وضعيت بيمار استفاده مي شود (ريکارد و ديگران ،1983)ترانسفرين ممکن است کمبود انرژي دريافتي و سوءتغذيه پروتئين انرژِي را نشان دهد.

شيمي درماني و راديوتراپي

شيمي درماني و راديوتراپي ممکن است سبب بروز آماس روده باريک گرددوبه سوء جذب بينجامد.در بيش از يک سوم از بدخيميهاي کودکان ،آسيب رسيدن به روده بر اثر پرتوافکني ديده شده است.آماس روده ناشي از پرتو افکني توسط دوز کلس اشعه مشخص مي گردد که براي راديوتراپي به بيش از  Gray 50 اشعه نياز باشدامري عادي است موادي که براي شيمي درماني به کار مي رود به ويژه اکتينو مايسين و دوکسوروبيسيد مي تواند آماس روده ناشي از پرتو افکني را شدت بخشد حتي ممکن است براثر پرتو افکني،بيماريهاي کبدي وحتي فيبروز به وجود آيد .پاره اي از داروهاي ضد چنگار در امر تکثير يافته هاي کريبتي روده ايجاد اختلال مي کند و بالغ شدن وتکوين مخاط روده را مختل مي کنند .سيسپلاتين ماده اي است که ايجاد مسموميت کليوي مي کند ومنجر به از دست رفتن مانيزيم مي گردد(کرانزالس وويلاسانتا،1982)بيماري بدخيم ممکن است با کاهش رتينول وويتامين A سرم که ممکن است برروي کارآمدي ايمني اثري منفي داشته باشد،مرتبط باشد(اشتراس،1978)افزون بر اين ،استفاده از محلولهاي حاوي شير وداراي انرژي بالا،ممکن است نشانه هاي ناراحتي هاي معدي روده اي که بر اثر درمان سرطان به وجود مي آيدرا به جلواندازد يا تشديد کند(هياسم وديگران،1982).آتروفي مخاط که در پي پرتوافکني پديد مي آيد باعث سوء جذب دي ساکاريتها مي شود ودر پي آن هنگام مصرف کربوهيدرات شکر روش پيش مي آيد.

منبع: کتاب